من80گرم طلای خودمم فروختم حلقه ازدواجم کاذوی تولدم نزدیک80تومن کلاداشتم دادم شوهرم جهازموباتولدبچم اوردم خونم فرش نداره موکت داره پول فرشی ک بابام داده دادم برای بیمارستان چون شوهرم کلاشوبرداشتن وخسارت بیمه خوردنزدیک350میلیون داد بجزاونم ک براکارجدیدش پول زیادداده بودک بخاطراین350تومن باعث شدکلی بدهکارشه اقلاتواین ماه 15تومن داده شایدتاعید30دیگ بخاد همش ازچاله ب چاه
ولی نمیخام خانوادم چیزی بفهمن نمیخام اعتبار شوهرم پیششون بیادپایین
خانوادم شهرستانن کوچولوم تازه اومده هی میگن بیاعیدشهرستان میدونم شوهرم کارداره شاید2روزبیشترنتونه بیاددوس ندارم برم چون اینجوری مجبورم براعیدخریدکنم ک تواین شرایط مالی شوهرم دلم نمیاد
دوس ندارم عیدکسی بیادبره فقط بخاطر فشاری ک روش هس میگ مهمون حبیب خداست من میگم کسی بیادشوهرم ازکارش میفته وگرنه بیان
من سرویس نقره خریدم همه فکرمیکنندطلاسفیده براحلقم نمدونم چکاکنم چون عیدچندتاعروسی هم داریم