من اولین سونوم رفتم داخل دراز شدم رو تخت تاحالا اصلا اتاق سونورو هم ندیده بودم😍😍بعد دکتر هی مشکوک نگاه میکرد رو مانیتور و سوال میپرسید ک چند سالتونه و بچه چندمه و اینا بعد من ترسیدم گفتم خدایا نکنه باردار نیستم یا این کیستی چیزیه یا مشکل دارم ک پریود نشدم و هی فکرا اینجوری و استرس از ذهنم ردمیشد اخه همش تند تند کلیک میکرد رو مانتورو با تعجب نگاه میکرد بعد دکتر گفت قرص بارداری میخوردین گفتم ن ...گفتن برا بارداری پیش دکتررفتین گفتم ن ...گفت باردار هستین ...بعد بلند شدم لباسمو بپوشم خوشحال بودم بعد یهو گفت تبریک میگم دوقلوهاتون قلبهاشون تشکیل شده ....منکه از خوشحالی نمیدونستم چی بگم گفتم دوقلوووو؟واقعاااا؟؟؟بعد گفت اره مطمعن باشین بعد اومدم بیرون هی داد میزدم شوهر شوهر دوقلو😂شوهرمم گفت دیوونه ابرومونو بردی و میخندید ....