چند ماه میشه با یکی دوست شدم میگه قصدش ازدواج ولی برای یه سال دیگه ..
 از بعضی چیزاش خوشم میاد ولی میخوام حتما حتما تمومش کنم چون واقعا به درد هم نمی خوریم خیلی آدمه کم حرفیه جواب همه ی سوال هارو کوتاه کوتاه میده حوصله ی آدم رو سر میبره ابراز احساسات بلد نیست مثل آدمیزاد...زیادی جدیه و هزارتا ایراده کوچیک و بزرگه دیگه هم داره...تنها آپشنش قیافه و با برنامه بودن و تحصیلاتشه...باهاش که دعوا میکنم دو روز خیلی خوب میشه از ترسش هی داستان تحویل من میده میگه همکاری میکنیم درست میشه همه چیز، بعد دوباره عین ماست چکیده میشه ... هی با خودم میگم همچین دوست پسر یا شوهری ماستی رو میخوام چیکارش کنم 
۱۰۰۰ دفعه هی میگم از فردا دیگه جوابشو نمیدم ولی نمیتونم چند ساعت که میگذره احساس تنهایی فشار میاره باز مثل این خنگولا جوابش رو میدم !روز از نو روزی از نو ...
ولی فردا میخوام حتما تمومش کنم ...
چیکار کنم طاقت بیارم جوابشو ندم ؟
چند ماه زندگیم بیخودی تلف شده اینجوری،  دعوام کنید یکم نصیحتم کنید به راه راست هدایت شم 😅