خودت چی فکر میکنی؟؟ من خیلی هنر کنم خونه خودمو خونه تکونی کنم چند سال پیش مادرشوهرم میخواست به در بگه دیوار بشنوه هی میگفت اره خونه تکونی دست تنهام و از این حرفا خوش به حال اونا دختر دارن تو چکار میکنی خیلی شیک گفتم هیچی قراره کارگرخونه مامانم اینا بیاد کارام بکنه دیگه کلا جلو من از این حرفا نمیزد
من و خانواده شوهرم رابطمون خیلی رسمی و توام با احترامه..حالا نمیدونم چرا امسال مادرشوهرم قفل کرده رو ما..هی میگه اندفه نوبت تو و آرمان هست که بیایید و کمک کنید بعدم هرهر میخنده..
چطور وظیفه دختر هست وظیفه عروس نیست؟
اگه یه شخص فقط پسر داشته باشه و دهتر نداشته باشه چی؟ اگه یه کار دخترونه داره باید لنگ بمونه؟ یهنی دیگه واسه اون پسر زحمت نکشیده؟
در واقع وظیفه پسره اما چون پسر نمیتونه انجام بده، عروس به نمایندگی از شوهرش باید انجام بده
اگه لطفتو بفهمن و متوجه بشن و جبران کنن برات بله اونم لطف میکنه عروس خانوم ولی اگه متوجه نمیشن عمرا از این لطفا نباید کرد
ماشالا ۴ تا خواهرشوهر دارم کمم نیستن برن .پارسال خاهرشوهرام کاریم نداشتن جاریم خودشو جر داده بوده ک زنگ بزنین فلانی بیاد خونه تکونی کنیم اونام زنگ نزدن.اخه پارسال عید پسرم ۶ ماهه بود کارای خودمم با کمک مامانم انجام دادم
وظیفه دختر هست به مادرش کمک کنه.من خونه خودمونو میتکونم خونه مامانمم میتکونم.دیگه کمر نمیمونه برام برم خونه مادرشوهرو بتکونم.خداروشکر دختر داره و هنوزم مجرده.باهم بتکونن
اره مادرشوهر منم هی تیکه میندازه به من..امروز سر یه موضوعی همسرم میگفت بیا دست منو بگیر بلندم کن منم گفتم زورم به تو نمیرسه کمرم درد میگیره مادرشوهرم برگشته میگه ماشالا شکوفه از الان به فکر کمرشه..منظورش این بود که خیلی مراقب خودمم اخه خودش کمردرد داره
من استدلال خودم اینه:
وقتی مادر شوهرم هرکاری که میخواد واسه دخترش بکنه، هرچی که واشه دخترش میخره امکان نداره واسم من نخره و واسه من اون کارو نکنه، وقتی با من مثل دخترش رفتار میکنه، حالا که بحث کار پیش بیاد من بشم عروس؟ تا دیروز دختر بودم.
هرچند از ته دل هیچ کس مادر و هیچ کس دختر آدم نمیشه. اما آدم‌میتونه همون کارهارو در مقابل هم انجام بده
اگه از اون طرف هم همچین حسی داشته باشن بله اما لطف مکرر میشه حق مسلم من خیلی اولها اومدم از این فکرها کنم و جا دخترشون پر کنم بعد یک جایی به خودم اومدمدیدم اشتباه محض بوده اونم جایی که مادر بزرگم فوت کرد مادرشوهرم حتی زنگم نزد یا جایی که عفونت شدد کلیه گرفتم ده روز بستری شدم بعد 4 روز زنگ زد گفت اره عمه همسر میخواست بیاد دیدنت گفتم بابا شلوغش نکنید چیزی نیست کههههههههه بله اونجا بود که ماستا رو کیسه کردم ومثل خودشون شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
