2777
2789
عنوان

ولنتاین

251 بازدید | 17 پست

سلام.

بچه ها من یک سال و نیمه که عقد کردم، از یک ماه، شایدم بیشتر پیش، به شوهرم گفتم که کادو ولنتاین فلان چیز رو بخر، ۱۰، ۱۵ روز بعدشم بهش گفتم آقا بیا ولنتاین فقط گل و شکلات بخریم، چون اصلش همینه.(بهانم بود، چون فهمیدم روز زن هم بعدش نزدیکه، گفتم نمیتونه بگیره) دیگه قبول کرد و قرار گذاشتیم همیشه همین باشه.

بعد بهش گفتم اون شب بریم بیرون.

من تو خونه نمیخوام باشم. چون ما هنوز عروسی نکردیم، خونه ی مامان بابای منیم.

حالا امروز بهش زنگ زدم، ناراحت بود، میگم چرا ناراحتی، آخرش میگه واسه اینکه نمیتونم واسه زنم چیزی بخرم و خوشحالش کنم...(یعنی دو روز قبل یه دونه شکلاتم نخریده...)

یعنی اممممروز منتظره باباش براش پول بریزه.

حالا به نظرتون، اگه من بگم بیا با پول من بریم بیرون، بد میشه؟؟؟

بد عادت و پر رو میشه؟؟؟

غرورش جریحه دار میشه؟؟؟

در کل بگم با پول من بریم یا نه؟؟؟

آخه مشکل هم اینجاست که من از این قلب سورپرایزا گرفتم، که میشکننش... امروزم مهمون از شهرستان خونمونه...

اگه نریم کادوم حروم میشه😔😔😔😔😔😔😔

شما میگید چه کنم؟؟؟

تو پست بعد هم شرایطمونو یه جورایی میگم، که بتونید تصور کنید.

تعداد رای : 24
نظرسنجی
با پول من بریم
10
41%
نه بابا لازم نکرده
14
58%
تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.

بچه ها شوهر من سربازه، عصراشم سر کار دیگه ای نمیره.


بعضی روزا زیاد نگهش میدارن، بهانش اینه فعلا.


زانوشم مشکل داره البته. ولی نه اونجور که نتونه کار کنه.


قبل تو آژانس شب تا صبح رزوشن بود، که بعد سربازی دو سه ماه رفت دیگه نرفت...


چون اصلا نمیتونست بخوابه.



تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره بابا زن وشوهر تو خوشی وناخوشی باید کنار هم باشن ببین چند صباح دیگه پولدار میشین ولی دیگه از بیرون رفتنا اینجوری شاید لذت نبرین الان قدرشو بدون

💫دائمایِکسانٰ نَباشَدْحال دورانٰ غَمْ مَخور💫
چرا زن یه ادم بیکار شدی عزیزم.میدونی چقدر باید سختی بکشی تا شوهرت کار پیدا کنه و بتونه یه لقمه نون د ...

خودمم نمیدونم...

قبل از ازدواج صیحا دانشگاه بود، امتحانم داشت، روزه هم بود، عصرا هم تا ۱۲ شب میرفت تو پیتزایی کار میکرد.

از وقتی ازدواج کردیم  دیگه نرفته...

اون موقع بهمون دروغ گفت.

حالا تو پستام هست.

تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  3 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  4 ساعت پیش