امشب خونه مادرشوهرمن بودم با دخترم. دخترم به هر چی دست میزد پدرشوهر میگفتن دست نزن اینم که بهش بگی دست نزن جیغ میزنه و گریه میکنه. یه دفعه دیدم دخترم داره جیغ میزنه پدر شوهرم سرش داد میزد جیغ نزن و لای دخترممحکم گرفته داره میکشه منم پاشم رفتم بگیرم تند تند بوسش میکرد دخترم به شدت گریه میگرد
بعد منم اومدم بیاری پایین مادرشوهرم گرفت بچه رو گفت عیب نداره بده من ساکتش کنم هی هم بهم دلداری میدا ...
آخی عزیزم 😔
دفتر خاطرات 6 سال قبلمو پیدا کردم :) همش نوشتم کاش من و علی تا آخر عمر با هم بمونیم :| حالا نموندنمون هیچ :( چرا هر چی فکر میکنم یادم نمیاد علی کیه ؟ :/