دیروز مرد

وای منم ی بار سر پنیسیلین مرگ‌و با چشام دیدم نمیدونم فاسد بود نمیدونم بد زد

والا درمونگاه ها که اعتبار ندارن . چیزیت هم بشه تجهیزات ندارن . بنابراین میرم بیمارستان ولی اونام اینجوری

چرا تست نکردن ی جوونو ب کشتن دادن

تا الانم صد بار زدما اون یبار نمیدونم چرا همچین شد زد تموم شد من پاشدم شلوارمو بکشم دیدم عه همچی داره ی وری میره بلند گفتم عه من سرم گیج میره اونجا خودشون فهمیدن ی اقاهه سریع اومد خوابدند کف زمین بدنم سفت شد چنگ شد گوشام سوت میکشید سرم میرف بالا میخورد زنین یهودیدم دندونام میاد رو هم قفل شه داد زدم دهنم دهنم  مرده انگشتاشو کرد تو دهنم دید فشار زیادیه ممکنه انگشتاش قط شع یه چیز سفت گذاشتن بین دندونام پاهامو بلند کردن یه ده دیقه بهم فشار اومد تا فوریت بیاد همه رو چنگ مینداختم ک دارم میمیرم من بچه دارم کمکم کنید دستام ک قفل شده بود لباس دوتاشون تو دسنم مونده بود هیییچوقت یادم نمیره همه مریضا بالا سرم ریخته بودن چشامم اخرا نمیدید بدتر بیتابی میکردم ب جور چن نفری نگهم داشته بودن تا ی روز ب بدنم به اینه نگاه میکردم فکر میکردم بدنم ف داره همه رو تپل میدیدم

اره ميدونم من فقط ي بار اينجوري شدم نفهميدم سرماخوردگي بود يا حساسيت

تو عيد بود عيدي ك كنكور داشتم!

اصلا چشمام باز نميشد با چشم بسته منو بردن دكتر سرم سنگين بود ي وضعي!

چند تا پني سيلين برام نوشت با يكي خوب نميشدم ك ! مي اومدن تو خونه برام ميزدن چون حتي نميتونستم راه برم

يادم نمياد دستشويي رو چكار ميكردم فقط يادمه ك چشمام سنگين بود و بسته انگار توش عفونت بود ك باز مميشد

وای دختر ترسوندیم   . امیدوارم همیشه سلامت باشی . 

واي چ بد 

اره بعدش بايد بموني تو درمانگاه

برات چكار كردن امپول زدن؟

من قهوه ای شده بودم احساس میکردم پف دارم بعد ک خوب شدم دوتا امپول اورژانسی زدن گیر داده بودم ی اینه نشدنم بدین احساس میکردم سلولام ترکیدن تا این حد قهوه ای بودم

بخدا مرگو دیدم ی حس انفجار فجیعی داشتم گوشام سوت میکشید فکم بدنم قفل بودم سرم محکم م

میرف بالا میخورد زمین حس انفجار داشتم صدام گرفته بود دیگه بخدا فک کردم حتما میمیرم التماسشون میکردم اونام فقط نگهم داشته بودن میگفتن حرف نزن مقاومت نکن فقط نفس بکش من جیغ میزدم نذارین دهنم ببنده

تا فوریت بیاد محکم نگهم داشته بودن فوریت اومد دوتا امپول اورژانسی زد برداشت برد همه رو بیرون کرده بودن من احساس میکردم همه جیغ میزنن میگفتم زیر بغلامو بگیرین ببیرین ی گوشه کسی نبینه ک صداس جیغشون نیاد ولی صدایی هم نبوده میگفتن اروم باش همه رو بیرون کردیم هیشکی نیس

اره شوک انافیلیک فکر کنم اسمشه . کسایی که به بادوم زمینی هم حساسیت دارن دچارش میشن . متاسفانه با خفگی جون رو میگیره.خداروشکر که خوبی

نیم ساعت تکون ندادن بعد امپولا کم کم خوب شدم هی ازم سوال میپرسیدن ک فکر کنم ج بدم بعد نذاشتن بلند شم بردن بیمارستان چن ساعت نگه داشتن

واقعا!

امروز يا ديروز يكي تاپيك زد بادوم زميني خورده حالش بد شده!

من الرژی ندارم ب چیزی نمیدونم چی شد یهو