بچه ها بچم یکسال و سه ماهشه تازه داره راه میره هی میخوره اینور اونور گریه میکنه
منم شهر غریبم خانوادم نیستن کمکی ندارم
شوهرمم اهل کار خونه و کمک نیس
خانواده شوهرم هستن اما با منت کار انجام میدن تقریبا ولی خودمم زیاد نمیگم بشون
حالا ی ساعت پیش کلی اسباب بازی ریختم دور پسرم رفتم ظرفامو بشورم
چی شده زنداداش😆
شوهرمم روبروش نماز میخوند بعد نمازش تموم شد داشت همونجا با من حرف میزد یهو جیغ بچم دراومد
خبببب
خوووووووووووووووووووووب
خب
خب
روروعک نداره؟! بزاری توش با خیال راحت ب کارات برسی
اشکال نداره عزیزم منم شرایط تورودارم
خبببببب
بعد دیگه شوهرمم شروع کرد غر زدن و گفت مامانت تنبله باید بیاد پیشت بمونه و این حرفا کلی بدم گفت منم بش گفتم تو ک پدرشی عرضه نداری ده دقیقه نگهش داری با خیال راحت کاری کنم بعد گفت مامان من کمک دخترش کرده تا بچش بزرگ شده و اینچیزا منم بش گفتم اره بچش شش سالشه اما دائم خونه بابات بودی تا پیش ننه باباش من خودم از پس کارهام برمیام
همگی این روزارو گذروندیم😏
