خلاصه شوهر خواهرشوهرمم از خواب بیدار شد اومد گفت شوهرتو بگو بیاد بالا من ماشینو میدم اون بچه س حالیش نمیشه که پسرمن بزرگه اشتباه کرد وکلی بچه شو دعوا کرد
حرف من الان اینه ما روز قبل هم رفتیم خونه خواهرشوهرم واین جریان بود ولی پسرخواهرشوهرم تا من بهش گفتم سریع داد وماجرا ختم به خیر شد ولی فرداش تا اون گفت نمیدم این خواهرشوهرم شروع کرد به سخنرانی مثلا میخواد بگه من همچیو میدونم در حالیکه اگه دختر خودش دره اون کشو رو باز نمیکرد و نشون پسرم نمیداد پسرم هرگز لج نمیگرفت واین مسائل پیش. نمیومد
اتفاقا اون بچه پنج ساله هم اگر نخواد وسیله اش را به کسی بده و به زور مجبورش کنید بده خیلی آسیب میبینه از لحاظ روانی.شما بچت کوچکتره از الان درست ادارش کنید.اگه سرشو گرم کنی تو مهمونی بهانه نمیگیره. از همین الانم باید یادش بدی قرار نیست هر چی دید با جیغو گریه بگیره
کاش بار دوم بچه رومیدادی باباش توماشین دور دور کنن تاوقت رفتن😥ازنظرمن مشکل اصلی بچه 5ساله فامیله که میره سرکابینتای خونه مردم....حالا هرکی باشه،خاله ش یا کس دیگه
و بعداز عمد به بچه شما نشون بده و وقتی صاحب اون اسباب بازی راضیه نده به بچه و....
اينايى كه دارن ميگن نبايد ميدادى و زورى از بچه ديگه نميگرفتى اولا گفت بچه خواهر شوهرش ١٢ سالش بوده
دوما داريم ميگيم بچه،عقلش نميرسه كه فعلا دو سالشه
هنوز حرف زدن هم ياد نگرفته
چه انتظارايى داريد،فك كنم بچه ى لجباز نديدين
صدبار هم بهش وسيله رو ندين
دفعه صدويكم باز هم جاى ديگه بره چيزى رو بخواد جيغ و داد ميكنه
این خواهرشوهرم بااین حرفاش فقط هیزم ریخت تو آتیش من ازش انتظار داشتم به پسر خواهرش بگه عزیزم ۱۰ دقیقه بده اون بچه بازی کنه چیزی نمیشه نه اینکه از بچه ۲سال و هفت ماهه انتظار تربیت داشته باشه.....!!!!راستی اون وسط که منو خواهرشوهرم داشتیم این حرفارو میزدیم مادرشوهرم گفت دختر اون بچه س توچرا انتظار تربیت داری که یهو خواهرشوهرم داد زد که عهههه توچرا دخالت میکنی ماداریم حرف میزنیم ومادر ۶۰ ساله شو داخل اون جمع کاملا ضایع کرد
تقصیر خواهرشوهرته اخه بچه دوساله چی حالیشه که متهمش میکنن بچه هرچیز جدید ببینه کنجکاوی میکنه بعدم خیلی مسخره اس که بزرگترا بینشون دعواشده
بعضیا بچهاشون هرجامیرن باجیغودادوسایل خون یاررومیخان من بچه ندارم ولی خیل لجم میگره حامله شدمم تامدتی ک بچم بخاداینجورکنه خون اقوام نمیرم چون اینجوربچها خیلی مایه عذابن وذاتن ادم ازشون بدش میاد درضمن بنظرم خواهرشوهرات تواین موردزخم خوردن ازکارای بچت ک جوش اوردن
سنش مناسبه برای یادگرفتن این چیزا دیگه باید بدونه اسباب بازی خودش نیس و باید اجازه بگیره و پافشاری الکی نکنه از الان اگه بهش یاد ندادی دیگه هم یاد نمیگره مطمىن باش فقط یکم صبوری شما و. باباش را میخواد
خواهر شوهرتون هم درست گفته
منم
چهارم دبستان بودم یه عروسک داشتم که از کلاس اول مثل تخم چشمام ازش نگهداری میکردم شنیده بودم باتری سولفاته میشه اگر بمونه توی عروسک واسه همین هر بار باتری هاشو جدا میکردم🤪 روی پر قو نگهش میداشتم
یه روز داییم با زن و بچه ش اومدن خونمون بچه شون کوچیک بود لج کرد عروسکو گرفت
مادرش بهم قول داد که سالم برمیگردونه
و بی اجازه عروسکی که من اوووون همه دوستش داشتم رو برد خونشون من تا یک هفته هر وقت یادم میومد خون گریه میکردم بعد از دو ماه آورد سالم هم آورد ولی هیچ وقت نظرم در مورد بی شعوری مادره عوض نشد که نشد
میتونست بچه ش رو به یه چیز دیگه سرگرم کنه و حواسش رو پرت کنه نه به اسباب بازی دیگران
پیشاپیش بگم خودم بچه دارم بچه ام از اینکارا نکرده...بچه های دیگه هم توی دوست و فامیل دیدم ...بچه شما رفتارش اشتباهه که به دلیل تربیت اشتباه خودتونه روشتون رو عوض کنید
بچه اس سخت نگیرین اونم چیزی نگفت که فقط گفت لوسش نکنین. ولی خیلی بده بچه هرکاری بخواد میذارین انجام بده زن دادش منم اینجوری هر چیزی دخترش بگه می خوام بهش میده حتی اگه مال هر کسی باشه
خواهر زاده ی من از بچگی خونه ی هر کی میره گیر میده ک باید اسباب بازی رو دست بزنه الان ک۷سالشه همونطور هست..البته من تقصیر خواهرم میبینم...نه بچه..
