سلام دوستان من نمیدونم دیگه با این فانیلای شوهر چیکار کنم
بخدا وقتی میان خونمون مثل پروانه دور سرشون میگردم، بعد از اینکه میرن شوهرم کلا رفتارش تغییر میکنه، اوایل اونقدر دوستم داشت با هم خوب بودیم. کادو میخرید توکارها کمکم میکرد.
الان نه تنها کمک نمیکنه بلکه دستوری حرف میزنه باهام
وقتی بهش میگم تو چت شده میگه خودمم نمیدونم
همه چی خوب بود تا اینکه خونوادش از شهرستان یه هفته اومدن مهمون ما ،بعد کلا همه چی عوض شد
خونواده اونا خیلی اهل جادو جنبل هستن، منم میترسم نمیدونم چیکار کنم
تازه چون همسرم خودش منو انتخاب کرده سعی دارن منو از چشم همسرم بندازن