خانما من بریدم از دست دخترم
امتحانهای مهر و ابانش رو افتضاح تموم کرد صبح تا شب مشغول گوشی بود تمام کتابهاش هرکدوم دو درس بیشتر نخونده بودن امتخاناش رو خراب کرد من از قبل بهش گفته بودم خراب کنی گوشیتو میگیرم خودش قبول کرد
گوشیشو گرفتم قول داد برای نوبت اول جبران کنه
الان همه کتابهاش هشت نه تا درس جلو رفته
ولی صبح هشت بیدار میشه تا یازده گوشیه منو میگیره بهش میگم درستو بخون میگه الان دیگه باید حمع کنم برم مدرسه
بعداظهر میاد شش تا نه بازم گوشیمو میگیره میگم بشبن بخون میگه الان این موقع شب
درمونده شدم راه حلی پیشنهادی