ماشاالله شوهرم فهمیده و منطقیه همون حرفایی که از اول زده تو زندگی هم همینه. من فقط دارم مدیریت میکنم و رابطه مو رسمی میکنم هر چی تو فکر بکنی کرد تا منو حذف کنه اونم بعد از عقد ها. با رفتارهای کردارهاش و و ووو. دیگه ببین چی ها گفته که مادر خودش به من میگه دلتم تنگ میشه؟
بعد حساب کن من چقدر گرم و خانواده دوست هستم هی دارم رسمی میشم باعاشون. من چون اجتماعی و گرمم مادره میترکه باور کن من رفتارمم معمولیه اما اون مشکل روحی داره
شبا می اومد بلند قران بخونه تا ما نخوابیم به شوهر م گفتم بهش تذکر بده خوابم پریده گفت بی محلش کن چون لجشو بیشتر میکنه
تمام تلاششو میکنه که من نرم شهرستان تا دلیل بیاره که این عروسک بد هست و نمیاد ولی واقعا اینطور نیست بنده خدا بیکاره خداذشفاش بده فقط براش دعا میکنه خدا نجاتش بده از این عذاب دنیوی