شک به خیانت شوهرم

من مچشوگرفتم زیربار نرفت گردن نگرفت گف اشتباه فهمیدی

زیر بار نمیرفت

ولی اوایلش بهش خوش میگذشت ولی دیگه دید زندگی و کوفتش کردم دیگه گذاشت کنار

ولی ته دلم بد جوری ناراحتم

اینقدر نگاه مرد ستیز نداشته باشین

ی نفدبهم گف ب روش نیار بهش محبت کن منم کردم فعلاچیزی نیست ولی ته دلم خیلی ناراحتم خیانت بکنه من ب روش نیارم چرا من یه اشتباه میکنم رسوام میکنه

از صفحه چت ش با زنه که شوهر و یه بچه داشت باگوشیم عکس گرفتم که نتونه با پاک کردن چت انکارکنه.بعدش که نشونش دادم قبول کردوشروع کرد به گه خوردم و غلط کردم و گریه فراوان.با اون زن تلفنی حرف زدم و قسم خورد که من به شوهرت پیشنهاد دادم از مجردیش عاشقش بودم و شوهرت بیتقصیره و بیگناهه.با وکیل صحبت کردم وکیل بهش زنگ زد و گفت چت کردن مصداق تقبیله(یعنی وقتی جواب چت یک مردغریبه رومیدی به این معنیه که اگه ازت نزدیکی هم بخواد نه نمیگی و اون مرد رو پذیرفتی) و ۹۹ضربه شلاق داره.یا اقرارنامه و تعهدنامه امضامیکنی یا کاری میکنم که وسط میدون شهر ۹۹ضربه شلاق رو میخوری.گفت تعهد میدم.باشوهرم قرار گذاشتیم تویه پارک اومد اقرارنامه و تعهدنامه امضاواثرانگشت کرد.توچندخط اول مشخصاتش بود و اینکه درکمال صحت عقل اقرارمیکنم که از تاریخ فلان تافلان با آقای فلانی رابطه چتی داشتم و تعهد میدم دیگه تکرارنشه و درصورت تکرار هر اقدام قانونی ای علیه من بکنن من حق هیچ دفاعی نخواهم داشت.

در مورد شوهرم هم بنابه دلایل شخصی بخشیدمش.۷ماهه بارداربودم وقتی که فهمیدم.

هم وکیل و هم شوهرم اصرارداشتن که توپارک موقع امضانرم چون ممکنه زنه رو کتک بزنم و آتو دستش بدم ولی باعقل خودم رفتم .گفتم ممکنه شوهرم خودش بجای زنه یه امضای الکی بزنه یا کس دیگه ای.به زنه گفتم اگه میخوای به شوهرت نگم عکستو تو تل بفرست.فرستاد و قیافه نحسشو دیدم.ورفتم توپارک دیدم همون آدم داره امضامیکنه.ولی از ماشین پیاده نشدم تا یوقت کاری دستش ندم و جرش ندم.درکل هدفم ترسوندن و به وحشت انداختن اون زن بود که حاصل شد چون ممکن بود بعد یه مدت دوباره باهم شروع کنن.وکیل هم یادم داد که اصلاتهدیدش نکنم چون میتونه شکایت کنه و بگه این خانم منوتهدید میکنه.

بعد از کلی فکر کردن و مشورت با وکلای زبده این راه بنظرم رسید وگرنه بحدی عصبی بودم که حاضربودم کلی پول بدم آدم اجیرکنم پوست زنه رو جلو چشمم زنده زنده بکنن و از شست پاش برعکس از ورودی شهر آویزونش کنن.

دادگاه نرفتم.رفتم دفتروکیل.نمیخواستم کاربه دادگاه بکشه چون قصد طلاق نداشتم و میدونستم که چت واسه قاضی مدرک نیست

رفتارش و اخلاقش خیلی خوب بود بعد اون قضیه خیلی بهترم شد.دلیلش این بود که ازون زنه پول بگیره .متن چتهاهم همینو نشون میداد.اون زنه یک صفحه قربون صدقه فرستاده بود و شوهرم یک کلمه.تمامی ارسالیهای شوهرم درجهت اخذ پول بود.ولی من نپذیرفتم