تا دلتونم بخواد چرت و پرت خوردم..مامانم یه بار تو دستشوییم مداد شمعی پیدا کرده بود
استارتر چجوری اونموقع تو اون سن رفتی سینما تو ۵ سالگی سینما رفتن اونم با چند تا بچه ی دیگه یکم برام عجیبه
عزیزم پیش دبستانی...اون موقع ۶ سالم بود...بعد بچه های کلاس اول رو می بردن من لای اونا خودمو انداختم رفتم
جدا از بچگی که خیلی خرابکاری کردم ولی یادم نمیاد پارسال که اول ازدواجمون بود ابمیوه گیریو خراب کردم بعد شستمش خیلی مرتب گذاشتم تو جاش که بعدا بندازم تقصیر شوهرم خخخخخ بنده خدا مجبور شد گردن بگیره🤣
من از خرابکاری خواهرم بگم که ۸ سالش بود مامانم موهای خودشو تو خونه رنگ کرده بود اینم نگاه میکرده و خلاصه ته ظرف رنگ مونده بود میره قایمکی میماله جلوی موهاش
حالا خوب شد زود شسته بود غروب دیدیم از اتاقش اومد بیرون وااااای موهاش کامل رنگ گرفته بود
هرجور حساب می کنم انگار من تنها خرابکار توی نی نی سایتم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
