گلم تاپیکو داشتم میگشتم ساعت حدود ۱۱ اومد تو تاپیک که تگش کردن گفت امروز ظهر قراره بریم خونه مادر شوهرم که صحبت کنیم دیشب با شوهرش رفتن بیرون حالش بدشده بود بعد بردش شام بزور یه لقمه دهنش گذاشت بش میگه بخدا دوستت دارم به امید تو زنده ام اما بچمو چکار کنم