سلام خانوما .چرا دنیا جوری شده ک به بچت رحم نمیتونی بکنی الاهی بمیرم برا بچم ک چهارماهه شده حرکاتش حس میکنم اما بخاطر شوهرم از اول ماه تا این چهار ماه همش استرس و گریه وخفت میخورم بچه رو میخواد ولی خرج نمیخواد بکنه بچه من با امپول زنده مونده پنج جا دکتر رفتم همشون گفتن باید امپول بزنی بچت بمونه هر روز امپول میزنم تا ۹ماه .اما شوهرم میگه دکترا الکی میگن نمیخوام بزنی هر ماه شده هر هفته هر هفته شده هر روز غر میزنه دعوا میکنه ک امپول نزن دلم نمیخواد پولام خرج کنم منم هرماه هم شده هر روز گریه غصه خوردن ...میدونم میگید برو طلا بفروش یا از کسی بگیر مگه میشه یه ماه طلا بفروشم یا از کسی بگیرم بقیه ماه چکا کنم.امشب کفر گفتم از رو عصبانیت بود گفتم دیگه نمیخوام بزنی اونم از خدا خواسته منم گفتم بمیره این بچه ک راحت بشی ..خیلی گفتم خدایا اشتباه گفتم .بچم سالم باشه ...بهش میگم الان هفته دیگه وارد پنج ماه میشم بچه کاریش بشه غیر خودمون ابرومون میره اخه دوتا سقط کردم اونام بخاطر همین مشکلم بوده ..فقط خواستم درد و دل کنم .دیگه خسته شدم ..بخدا برا شوهرم دعا میکنم به همه چیز برسه اما همین کاراش منو کشته ...اسم امپولم انوکساپارین ..ماه ۱۵۰میشه امپولم ..مشکلم لخته شدن خونه
دو تا پسر داشتم گفتم یک دختر هم داشته باشم. اما علیرغم تلاشها و هزینه های فراوان سومی هم پسر شد. سه تا گل پسر دارم شکر خدا. عاشقشونم عاشققققق. ولی هنوزم دلم دختر میخاد. دل شوهرم هم دختر میخاد. بخاطر مشکلی که دارم، دیگه نمیتونم بچه دار بشم. رفتم بهزیستی رفتم کمیته امداد شاید بتونم دختر یتیمی پیدا کنم و مادرش بشم ولی قسمتم نشد. کارم شده گریه و دعا. ترو خدا هرجای ایران اگر دختر بچه یتیمی میشناسین که میتونه دخترم بشه بهم معرفی کنید. بخاطرش هرکاری میکنم.
ادم بی ذوق هست ..بچه یکم تکان میخوره اصلا عین خیالش نیست .از اول بارداری با من بد شده .دیگه مثل همیشه نیست .شبا حتی پشتشو بهم میکنه میخوابه .شب و روزم غصه و نگرانی و گریه ..ک خدایی نکرده بچم کاریش بشه .استرس دارم ک بچم سالم هست ایا..