من ارديبهشت با كلي بدبختي بعد از سه سال نازايي و عمل و دارو و ..... باردار شدم دقيقا روزي كه بايد پريود ميشدم فهميدم باردارم اما به هر دليلي نشد و توي خردادسقط شد
ديگه قيد بچه رو زدم چون روح و روانم واقعا بهم ريخته بود توي تير كه پريود شدم رفتم سفر بيخيال بچه شدم هركي هم ميپرسيد بچه بعدي كي ان شاء الله شوهرم ميگفت نميخوايم تا چهار سال ديگه
خلاصه تير من برگشتم و زندگي عادي رو شروع كردم تنها يكبار بدون جلوگيري چند روز مونده به پريودم توي مرداد نزديكي داشتيم هر روز ميرفتم باشگاه و ... تا اخراي مرداد شد پريود نشدم از اونجا كه حس دكتر رفتنم نداشتم روزي يك ليوان زعفران دم ميكردم ميخوردم كه پريود بشم باشگاه هم روزي ٣ ساعت ميرفتم موهامو رنگ كردم اوايل شهريور بايد يه ام آر اي ميدادم اونم دادم سرما خوردم كلي دارو مصرف كردم توشهريور حالم خيلي بد بود همش حالت تهوع داشتم به اجبار يكي از دوستام كه مجرد بود يه بي بي چك گرفتم و ساعت ١١ شب تست كردم سريع دوتا خط افتاد من موندم و يه دنيا حيرت و استرس كه بد بخت شدم اينم سقط ميشه با كارايي كه كردم اونهمه زعفرون ميخوردم هر روز شوهرم گفت مباركه ولي حق نداري به كسي بگي بارداري چون مطمئنا سقط ميشه اوندفعه اونهمه مراقبت و دارو دكتر سقط شد اين چطور ميمونه
فرداش رفتم دكتر سريع برام تيتر بتا داد تيترم بالاي بيست هزار بود گفت برو سونو رفتم سونو دقيقا مثل شما گفت ساك بارداري و كيسه زرده تشكيل شده ولي جنين روئيت نشد سن بارداري ٥ هفته و ٣ روز گفت دو هفته بعد بيا براي پيگيري
نگم كه توي اون دو هفته چه بر من گذشت هر روز تو نت دنبال سرچ كردن بودم استرس داشت منو ميكشت مخصوصا كه از فرداي سونو به مدت سه روز بعد از هر بار دستشويي كه ميرفتم لكه بيني داشتم اينقدر استرس داشتم كه بيشتر از ١١ روز نتونستم طاقت بيارم رفتم مجددا سونو خدا رو شكر جنين روئيت شد ضربان قلبشم شنيدم الان هم منتظرم دخترم سه ماه ديگه بدنيا بياد شما هم نگران نباش همه چي به خوبي پيش ميره استرس طبيعيه و جزئي از بارداري ولي سعي كن زياد به خودت فشار نياري