با همسرم دعوام شد دیگه از این همه فشار مالی وروحی خسته شدم خصوصا اینکه کارش شراکتیه با داداشاش اما زحماتش بیشتر از بقیه
دیگه امشب زدم سیم اخر گفتم یا جدا میشم ازت
یا کارت از برادرات جدا کن گفت نمیتونم باردارم تپش قلب گرفتم اومدم خونه مادرم تا اروم شم فشار عصبی روم بود خیلیییی
زورم از این میاد که یه بیمه نداره من هزینه های پزشکیم ازاده