سلام دوستان . یه چند روزی میشه که یه ماجرای بدی برام پیش اومده . خواهش میکنم اگه مایل بودین تا آخر بخونین و راهنماییم کنین. من حدود دو سال هست که با پسری درارتباطم . سال آخر یه رشته ی خوب هستیم . البته از اول باهم همکلاسی نبودیم چون هم ورودی نیستیم و درواقع اون یه ترم از من جلوتره . از خودش بگم ، چون به خاطر شرایط رشته تحصیلی مون این امکانو داشتیم که با اخلاق و روحیات هم آشناشیم تا حد خوبی میشناسمش ، یه پسر واقعا باشخصیت ، مودب ، منطقی و درسخون و خلاصه کلمه از بهترین های دانشگاه و رشته مون هست . آشنایی اولیه ما کاملا اتفاقی بود ، این روند ادامه داشت تا این که یکم بعد خودش پیشقدم شد و گفت که مایله بیشتر باهم آشناشیم . تا اون موقع از این موردا قبلا هم برام پیش اومده بود اما این چیزا تا اون زمان واقعا برام جنبه فان و سرگرمی داشت و بنابراین نمیخواستم خودمو درگیر کنم، از طرفی درسامونم خیلی سنگین بود و نمیخواستم از مسیر و هدفم دورشم . من اصلا نمیشناختمش ، خلاصه طی یه مدت که بیشتر باهم در ارتباط بودیم و پرس و جویی که از بقیه داشتم مخصوصا یه چندنفری که تقریبا آمار بیشتر بچه ها رو داشتن ! فهمیدم کلا آدم کم حاشیه و آرومیه ، یجورایی مثل خودم . گفتنش اصلا قشنگ نیست ولی من تقریبا شرایط و وضعیت بچه های این رشته رو میدونم ، تعداد کسایی که واقعا دوست نبودن و دوست نداشتن و کلا درگیر روابط احساسی با بقیه نمیشن انگشت شمارن . نهایتش واقعا نمیدونم چی شد و چرا این تصمیمو گرفتم که درخواستشو قبول کردم برای آشنایی بیشتر . طی این مدت واقعا فهمیدم از اون چیزی که فکر میکردم خیلی بهتره . بخدا طی این مدت که باهم ارتباط صمیمانه داشتیم حتی یکبارم حرف درشت ، جلف یا بد ازش نشنیدم ، واقعا متشخص ، عاقل و همینطور سختکوش و با جنم . به وضوح دوسه مرتبه گفته بود که قصدش ازدواجه و منتظره تا شرایط هردومون مناسب تر شه و بعد رسمی بیاد جلو . من دختر ضعیف و احساساتی ای نیستم ، کم سن و سال هم نیستم که بیش از حد درگیر هیجانات و ... بشم . همیشه سعی کردم عاقلانه رفتار کنم . همیشه سعی کردم آینده نگر باشم و به عواقب کارا و تصمیم هام فکر کنم هرچقدر هم که سخت باشه . در ضمن پسر ندیده هم نیستم که سریع دلم بلرزه اما اون واقعا با کارا و رفتاراش منو تحت تاثیر قرار داد ، خیلی سعی کردم نادیده بگیرمش و زیاد خودمو درگیر نکنم اما نشد . خلاصه این شد که دو ساله با هم درارتباطیم ، اولش ساده و معمولی ، الان در حدی که برای تولدم هدیه میگیره ، بیرون رفتن باهم دیگه و هم صحبتی .
صد درصد پس قبلا بهش محبت میکرده که چند وقته نسبت بهش سرد شده بعدشم ایشون سه ساله نامزدن اگه واقعا دل ...
میگفت چون خیلی درگیر درس و دانشگاه بوده و حوصله سروکله زدن و رو به رو شدن با خانواده هارو نداشته ، اما حالا یکم وضعیتمون بهتر شده و درسا سبک تر و برنامه منعطف تر . که واقعا هم همینطوره ...
عزیزم کل مطلبتو خوندم.اول اینکه همین ک من و بقیه بگن کاتش کن مطمنا برای شما ب این اسونی نخواهد بود بلاخره حرف دو سال رابطه است اونم رابطه ای ک با گفته های ایشون ک قصدشون ازدواج خواه نا خواه ادم ب عنوان ی زن روش حساب باز میکته و اینده شو در کنار این فرد تصور میکنه پس کات کردن ب این راحتیا نخواهد بود..خب چر اولش از کات کردن گفتم چون نسبت ب این اقا نظر مثبتی ندارم ببین ب عنوان ی زن سوم شخصی ک از بیرون ب این قضیه نگاه میکنم میگم این اقا از ترس از دست دادن شما قضیه رو نگفته اوکی قبول ی ماه دو ماه سه ماه شش ماه ی سال...بعدش باید بهتون میگفت هیچ توجیحی نداره ک وای خانوادم اجبارم کردن و اینا حتی همه حرفای ایشونم درست بگیریم ایشون بعد ی مدت از رابطه شما باید بهتون میکف پس اینجا برای شما حق انتخاب قایل نشده ی جورایی گولتون زده درگیرتون کرده و الان ک خودتون فهمیدید میگن حق انتخاب دارید همچین ادمی ممکن بود بعدها هم حتی در صورت طلاق هنسرشون بهتون نگن بعد ک خودتون فهمیدید باز توجیه کنن...بعد هم قضیه اون زن ک دختر دایی این اقاست مطرحه...شما در اشنایی با این اقا از وجود همسرشون بی اطلاع بودید درست تا اینجا شما صد در صد بی تقصیرید اما قبول کنید محبتای شما ب این اقا و ایشون ب شما خلا عاطفی ک این اقا ممکن بود بخاطرش ب سمت تامزدش برگرده رو پر گرده...ی جورایی شما مورد سو استفاده قرار گرفتین اول اومده سمت شما از محبت شما مطمن شده بعد خواسته از شر ایشون خلاص شه...دوستم خودتو درگیر چنین رابطه ای نکن...با توجه ب حرفات متوجه شدم خانم مستقل و عاقلی هستین پس ی کم سختی ب خودت بده از بعد احساسی این رابطه ک بگذری ادامه دادنش ب ضررته...امیدوارم موفق باشی
من همان پنجره رو ب خیابان بودم /ک شبی بسته شد و رو ب کسی باز نشد
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ببینید من تازه 3 روزه که این موضوعو فهمیدم ولی دادخواست طلاق ایشون ماله 2 ماه قبله و الانم در جریانه ...
بقیه حرفا چی ؟من نظر کلی مو عزیزم طبق چیزی که خودت اولش گفتی کامل توصیح دادم تو پست قبلی ام لایک کردی پس ینی خوندی ...به هر حال امیدوارم هر تصمیمی که گرفتی بهترین باشه و زندگی ات غرق خوشبختی و ارامش باشه 😘
چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر؟ هیچ یک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر🙂 چیزی که وحشتناک بود حس می کردم نه زندهِ زنده هستم نه مُردهِ مرده 💔بهترین هرکس اون چیزیه که خودش دوست دارهیه زوج جوون دیدین نگید " عه تو که از همسرت خیلی سرتری"دوستتون یه لباس خرید نگید "رنگ بهتر نداشت؟" و...بقیه که نباید به سلیقه ما زندگی کنن!کاری نکنیم که اطرافیانمون از ترس حرفای ما قید دوست داشتن هاشونو بزنن..تو زندگی آدما همیشه مرز های باریکی وجود دارن بین رک بودن و بیشعوری ، بین احترام و چاپلوسی ، بین اعتماد به نفس و خود شیفتگی ...این مرزها تعیین کننده ی بزرگی آدماست یادشون بگیریم.
ببینید من تازه 3 روزه که این موضوعو فهمیدم ولی دادخواست طلاق ایشون ماله 2 ماه قبله و الانم در جریانه ...
گلم بنظرمنم حتما برو از مشاور حاذق کمک بگیر،چون میل به توجیهه داری ،حداقل مشاوره میتونه برات کل قضیه ارو روشن کنه و کمکت کنه تصمیم درستو بگیری که چند صباح دیگه پشیمون نشی
اگر هر سال از یک عادت بد دست بکشیم، در درازمدت بدترینها بین ما هم تبدیل به انسان خوبی میشوند
ببین دختر خوب تمام مردهایی که خیانت میکنن همشون زن اولشون. دستو پاچلفتی ساده بد تیپ و ... جلوه میدن ...
بله حتما به توصیه تون عمل میکنم و با مشاور درمیون میذارم . ولی مورد ایشون واقعا کمی فرق داره . ایشون شاگرد اول و از بهترین های دانشکده مون هستن . به نظر من بزرگترین ظلم رو خانوادشون در حقشون مرتکب شدن که این ازدواج زوری رو جلو پاش گذاشتن .
من این پسرو از یه جمله شناختم اونجا که گفت اگه دختر عمه ام کاری کنه منم "تلافی" می کنم. نهایت پستی ...
خب این که دختر داییش که در حال انجام مراحل طلاقن زنگ زده میگه نمیذارم آب خوش از گلوتون پایین بره به نظرتون نامردی نیست ؟؟ اونم به منی که روحم هم از این ماجرا خبر نداشته ، نمیدونم چرا بعد حرف زدن باهاش یه جورایی منم این حسو پیدا کردم که همسطح و در حد نامزدش نیست ...امیدوارم اینو به بدجنسی تعبیر نکنید ولی منم واقعا عصبانی شدم از برخورد اون خانم ...
خب این که دختر عمه ش که در حال انجام مراحل طلاقن زنگ زده میگه نمیذارم آب خوش از گلوتون پایین بره به ...
عزیزم ایا ایشون میدونست روح شما خبر نداره ایشون میدونست که با یه همشر خاین و دروعگو روبرو هست اون خانم برخوردش عالی بوده اگه من بودم از دورترین نقطه شهر فقط میرسیدم خدمت پدر و مادرتون
خب اونا فقط نامزد بودن و زیر یه سقف نرفتن و از اول هم دلش با اون دختر نبوده . یعنی با وجود اون همه خ ...
اولا ايشون زن عقدي اين اقا هستند نه نامزد،دوما ايشون سه سال پيش با اختيار تام و رضايت قلبي دختر عمه اش رو عقد كرده بعد اومده دانشگاه و دلش هوايي شده،احتمالا دانشجوي پزشكي هستيد و اين اقاي محترم دلش يه همسر پزشك هم خواسته،بنظرم ايشون قابل اعتماد نيست و دلايلش هم واهيه،بهش اعتماد نكن،براي اين اقا مشكلي پيش نمياد فقط شماهستيد كه بعنوان يه زن خونه خراب كن توي اون خانواده شناخته ميشيد،واين حق شما نيست كه در اينمورد بيگناه و بيخبر بوديد
حرف اخرمو میزنم و از تاپیکتون خارج میشم دوست خوب زندگی که رو اوار زندگی دیگران بنا شه خیلی زود نابود میشه اون اقا شما و همسرش رو طعمه هوس خودش کرده و روزی میرسه که شما طعمه یه هوس جدید میشید این جور مردا مثل افتاب پرست رنگ عوض خواهند کرد