2777
2789

بدیه عمربدبختی یه عمر خفت وخواری از کوچیکی فلاکت شوهرکردم یه مرد بدبخت بی پول بد دهن مجبوربه رحم اجاره ای کرد .منم ازبسکه خسته بودم ونیازبه یه همدم داشتم باکسی فقط درحد تلفنی تماس داشتم والان مرتیکه فهمید ومیخواد پرینت تماس بگیره الان من باید چیکارکنم خدا راه بدبختی وازمن کج نمیکنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اگر خسته بودی..زندگیت رو ازش جدا میکردی..عزیزم خیانت هیچ تو جیهی نداره

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

عزیزم کارتون اشتباه بوده 

حتی اگه که همسرتون رودوست ندارین دلیل خیانت حتی ارتباط کلامی نمیشه 

امیدوارم که مشکلتون حل بشه وهمسرتون پیگیرنشن  وبرای شماهم یه تجربه ای باشه 

برای ارامشت صلوات میفرستم 

برای سلامتی دخترم دعاکنید

[QUOTE=79613342]میتونستی بامشاوره صبحت کنی کمکت میکرد نه کسی دیگه ای اشتباه کردی شوهرت ازکجافهمیده یه دستی نمیزنه؟؟؟[/QUOمشاوربرام چیکارمیکنه هم دمم میشه نه شمارش وتو گوشی دید زنگ زد بهش 

از پرینت می ترسی...‌یعنس از جدایی از همسرت ..همون ادم بداخلاق بددهن...چرا دوسش نداری از از دست دادنش می ترسی؟


من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792