از خیانت برادر شوهرم با خبرم

همین دیگه مطمئن اگه خدای ناکرده کار به جای باریک برسه از من دلخور میشن ،چون من تایید کر م،آخه به ظرم پسر خوبی بود

البته خیلی زرنگه ،خیلی خیلی به زنش و بچش احترام میزاره ،طوری که من می گفتم حتما شوهرم دروغ می گه ،باورم نمی شد ،اما الان مطمئنم

نه من اصلا دخالت نمی کنم 

میگم شاید شوهرم بتونه کاری کنه 

من اصلا به خودم اجازه همچین کاری نمیدم 

به قول شما همون واسطه شدن هم برام شر شد چه برسه به این

دقیقا شوهرم به من همین و میگه ،می گه دوست ندارم حتی جواب سلامش و بدم

به نظرم تنها کاری که از دستم بر میاد همون دعا کردنه

چون خانوادش که زیر بار خیانت پسرشون نمی رن 

به زنش هم نمی شه گفت 

چون بی نهایت به زنش احترام میزاره ،حداقل تو جمع که اینطوریه

اینقدر با احترام و مهربانانه رفتار می کنه ،هر کس بفهمه یا باور نمی کنه ،یا تقصیر رو میندازه گردن جاریم