بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دیروز اومده بود خونمون حرف عروسیمون شد ،ماشالله نزدیک ۷۰۰تا مهمون دعوت کرده بودن ماهم ۱۲۰تا تقریبا بعد من گفتم تروخدا واسه عروسی برادرشوهرم انقد مهمون دعوت نکید هم مهمونا اذیت میشن هم عروس و داماد بعد گفت اره اگه عروس و داماد فامیل باشن اینجوری نمیشه منم گفتم ما که کلا صدتا مهمون داشتیم گفت باشه صدتاهم صدتاس .اخه ادم انقد پرووووووووووووووو واسه بله برون که اومدن خونمون ۱۰۰نفر بودن بعد توقع داشت واسه عروسی ما صدتا مهمونم نداشته باشیم
و البته درجا محترمانه جواب میدم تا بفهمه چجوری با من صحبت کنه بارها شدی تیکه انداخته فوری یجوری جوابشو دادم که پنج دقیقه بعد جلوی جمع ازم معذزت خواهی کرده
من نارس زایمان کردم اصلا ن اومد ن زنگی ن چیزی هیچی بعد حدود ۲۰ روز اتفاقی دیدمش بازم ن حال خودمو پرسید ن پسرم بعد۳۱ روز ک پسرم فوت شد روز دفنش وقتی رسید ک بچه رو بزوررر از بغلم گرفته بودن بزارنش تو گهواره ابدیش من غش کرده بودم دیدم بالا سرم ایستاده میگه مقصر خودتی چرا گریه میکنی ؟چرا زود دنیاش اوردی چرا صبب نکردی ماهت تموم بشه؟انگار من دست کردم بزور پاره تنمو درش اورده بودم خیلی دلممم شکست دیگه از اون روز برام مرده اصلا😔😔😔