من و دختر خالم هم سن هستیم من یک سال زودتر از اون ازدواج کردم وقتی مجرد بودیم خیلی باهم صمیمی بودیم راز دلمون ب هم می گفتیم ولی از وقتی ازدواج کرده خیلی بهم حسودی میکنه و هر طریقی میخواد منو ناراحت کنه منم بخاطر دوستی گذشته نمیخوام جوابش بدم ولی دیگه خسته شدم احساس میکنم همش تحقیر میشم از یه طرف دلم براش میسوزه موندم چکار کنم
چرا فکر میکنی حسودی میکنه
مثلا چیکار میکنه
بنظرم دلسوزی نداره ،کم کم روح روانتو اعتماد بنفست رو ازت میگیره حالا ببین کی گفتم اصلادورشو خط بکش
ارتباطتونو باهاش به حداقل برسونید چون ممکنه حسادتش روی زندگیِ شما اثر بزاره
خرم اون روز که شما تازه عروسا فکر نکنید شاخ غول شکستید و همه تو کف زندگی و موقعیتتونن😑
مثلن میگه بچه ات چرا شبیه چیناس هر هر میخنده
میگه از وقتی شوهر کردی چرا انقدر افسرده ایی در حالی ک اصلن اینجوری نیس
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
