2777
2789
عنوان

برخورد با خانواده شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 587 بازدید | 30 پست
چون من و شوهرم پول نداریم. من ۲۳ سالمه، شوهرم ۲۴ سال. تازه درسش تموم شده و رفته سربازی. عاشقش هم ...

خب پس انداز کنین بالاخره یه مقدار کوچیک با شوهرتون جمع کنین بگین این قسمت ما بعد خانوادت شوهر هم مجبور میشن بدن قطعا راهی هست زندگی شماست شاید منتظرن که پسرشون سربازی تموم کنه یه ۲ سال بزرگ‌تر شه شغل داشته باشه بعد این همه خرج عروسی کنن ولی هی بهانه میارن 

پس میدونه که شما ازش ناراحتین. ولی بنظرم دیگه زیادی دارن کشش میدن. وقتی هم میگین که همسرتون میدونه ناراحتین ولی کم رو و خجالتی هست خب قطعا نمیاد به خانوادش بگه که شما ناراحتین. خانوادتون متوجهشون کنن که بابت طولانی شدن این اتفاق ازشون ناراحت هستین. ولی نه با کنایه و تندی. ببینین اصلا مشکلشون چیه. من خودم بابت پول رزرو با خودم فکر کردم که شاید مشکله مالی دارن و هنوز پولشون برای مراسم جمع نشده. البته شاید ...

خوشحال باش این بقیه رو دیوونه میکنه!💑

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

بزرگترتونم اینو مطرح کنه بهتره تا خودتون. بزارید پدرو مادرتون مطرحش کنن. بنظرم خودتون جاوشون عادی رفتار کنین . و به همسرتون بگید که بابت این اتفاق دلخورید و سریع تر تاریخ رو قطعی کنن

خوشحال باش این بقیه رو دیوونه میکنه!💑
خب پس انداز کنین بالاخره یه مقدار کوچیک با شوهرتون جمع کنین بگین این قسمت ما بعد خانوادت شوهر هم مجب ...

خب عزیزم خیلی اشتباه میکنن منتظرن سربازی پسرشون تموم شه.

مگه ما مسخره ی اوناییم؟؟؟؟

که تاکید داشتیم عقد بیشتر از یک سال نشه، حالا بگن بخاطر سربازی عقد بشه سه سال؟؟؟؟

بعدم فکر نمیکنی همین بهانه آوردنشون بی احترامی به ماست؟؟؟؟

اگه اینی که شما میگی باشه، در حقیقت دارن ما رو بازی میدن...

ولی خب اینجوری نیست.

حرف بعد از سربازی رو زدن و ما مخالفت کردیم و راضی شدن.

الان بخاطر پول هیچ کاری نمیکنن...

چون اصلا فکر نکردن که دارن عروس میگیرن... دارن قول میدن.

شوهر منم الان سربازه...

پاشم تو تصادف آسیب دیده، نمیتونه کار ایستادنی و اینا بکنه، داره فیزیوتراپی نمیشه بلکم عمل نخواد.

با حقوق سربازی چیو پس انداز کنیم؟؟؟

تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.
خب قراره اتمام حجت کنیم. ولی نمیدونیم چجوری... بابام چی بگه دقیقا؟؟؟ رفتار هممون چجوری باشه؟؟؟

با احترام و در این حال سنگین تمام حرف هم بابات بزنه همینارو که گفتی و یادآوری کنه 

با کتوژنیک ۱۳ کیلو کم کردم ،شروع چالش با بامداد خمار ۶۲۵۰۰،وزن هدف ۵۸                                         فروش آنلاین اکسسوری دارم @rose_accessori 
پس میدونه که شما ازش ناراحتین. ولی بنظرم دیگه زیادی دارن کشش میدن. وقتی هم میگین که همسرتون میدونه ن ...

عزیزم میدونیم که دلیلش پوله.

ولی قبل از پول، دلیلش بی مسئولیتی و قول سر خرمن دادنشونه.

مامان بابای منم سر گنج نشستن.

با وام و قرض میخوان جهیزیه بگیرن.

ولی حتی یه روزم نمیگن بندازین عقب عروسی رو.

چون میدونن به آینده ی من لطمه میخوره.

اونا تقریبا میدونن ما ناراحتیم.

بالاخره آدمیم دیگه.

نمیشه که با این همه بی احترامی ناراحتم نباشیم.

همین که میگی خانوادت باید بفهمونن...

خب چجوری؟؟؟

چی بگیم یعنی؟؟؟

چجوری رفتار کنیم؟؟؟

تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.
بزرگترتونم اینو مطرح کنه بهتره تا خودتون. بزارید پدرو مادرتون مطرحش کنن. بنظرم خودتون جاوشون عادی رف ...

همون بزرگترم...

من که نمیخوام حرف بزنم.

فقط تو خودمم و خیلی نمیخندم و اینا.

ولی حرف رو بابام اینا باید بزنن.

حالا نمیدونیم بابام چی بگه که اتمام حجت کنه؟؟؟

مامانم چیزی بگه؟ نگه؟؟؟

زبون مامانم تو ناراحتی بیشتره آخه...

چجوری رفتار کنن مثلا؟؟؟

تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.
جسارتا همسرتون شاغلن؟ 

سربازه.

پاش مشکل داره نمیتونه کار ایستادنی کنه.

منتظریم گواهینامش بیاد که با ماشین پدربزرگم کار کنه...

که اونم از شانس ما نمیاد.

زنگ زدیم گفتن از مهر گواهینامه هیچکس نیومده‌...

تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.
با احترام و در این حال سنگین تمام حرف هم بابات بزنه همینارو که گفتی و یادآوری کنه 

خب مثلا ناراحتی رو چجوری بگه؟؟؟؟

چه حرفی بزنه که اتمام حجت بشه و دوباره دبه درنیارن؟؟؟؟

بابام خیلی نمیتونه ناراحتیش رو به غریبه ها نشون بده.

مامانم بهتر میتونه.

ولی خب نمیدونیم چی بگیم.

فعلا فهمیدم که جو سنگین باشه

تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.
خب مثلا ناراحتی رو چجوری بگه؟؟؟؟ چه حرفی بزنه که اتمام حجت بشه و دوباره دبه درنیارن؟؟؟؟ بابام خیلی ...

خوب مادرت بگه یا مراسم و زودتر بگیرید یا تموم کنید و بهم می خوره حرف حرف میاره

با کتوژنیک ۱۳ کیلو کم کردم ،شروع چالش با بامداد خمار ۶۲۵۰۰،وزن هدف ۵۸                                         فروش آنلاین اکسسوری دارم @rose_accessori 
خوب مادرت بگه یا مراسم و زودتر بگیرید یا تموم کنید و بهم می خوره حرف حرف میاره

امیدوارم خودشون به فکر بیفتن.

الان همش درگیر دادگاهن واسه اون یکی پسرشون.

خدایی خوبیشونو گفتم.

ولی این بدی هم داره منو روانی میکنه.

نمیدونم باید چیکار کنم...

تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.

عزیزم من تو شرایط مشابه شما بودم باتفاوت اینکه خانواده شوهرم خیلییییییی بدبود .حتی به هزارویک بدبختی تالار گرفتیم پدرش 1ماه قبل دبه درآوردکهوباید کنسل بشه ما یه مشاورخبرکردیم اومدخونه دوتاپدرمادرا و من وهمسرم حرفامونو زدیم قرارشد عروسی برپابشه

من 2سال عقدبودم درک میکنم واقعا سخته

پدرتون با قاطعیت بگه قرارمون این نبود شماباید به قولاتون عمل کنید مارسم نداریم دختر زیرعقدزیادبمونه حرفشون میفته توفامیل دخترم داره اذیت میشه حرص میخوره .بلاخره اوناهم یه جوابی دارن بدن دیگه .حرف پدرتون بستگی به حرف اونا داره 

اگه گفتم تافلان تاریخ عروسی میگیریم که بگید پس الان بیایم بریم زیرنظر بگیریم  یه بیانه بدید ایناهم بیفتن دنبال لباس عروس و اتلیه وارایشگاه چون زمام زیادمیبره .اگه تاریخ نداد پدرتون بگن به ماتاریخ مشخص کنید اصلا هم کوتاه نیاد 

اگه پیچوندن پدرت بگه اینطوری نمیشه پس باید این قضیه جوره دیگه دنبال بشه چون دخترمو ازسرراه نیاوردم بهتون اعتمادکردم جواب اعتمادما این نبود دخترم از هرچیزی برام با ارزشتر طاقت نگرانی و بین زمین واسمون موندن زندگیشو ندارم تکلیفشون همین امشب باید یکسره بشه .یا اینوری یا اونوری یا سرحرفی که زدید میمونید هرچه رودتر عروسی یا خدانگهدارتون

عزیزم من تو شرایط مشابه شما بودم باتفاوت اینکه خانواده شوهرم خیلییییییی بدبود .حتی به هزارویک بدبختی ...

وای عزیزم...

ممنونم که این همه واسم تایپ کردی...

دستت درد نکنه.

تاریخ رو مثلا دادن...

۲۷ تیر.

ما هم رفتیم تالار دیدیم و انتخاب کردیم.

ولی دریغ از یه خبر و پول.

همش میترسم یه بامبولی از توش دربیارن.

بابام نمیدونم چرا اونا رو میبینه شل میشه.

الان میگه میبرمشون تو اتاق، مامان باباش تنها، اتمام حجت میکنم...

دلی ماش که برسه روش نمیشه چیزی بگه.

فوقش میبره تو اتاق و دست از پا دراز تر برمیگردن.

باید یه کاری کنم تمومش کنن دیگه.

واقعا دیگه نمیکشم.

تو رو خدا لایک نکنید.ممنون.
وای عزیزم... ممنونم که این همه واسم تایپ کردی... دستت درد نکنه. تاریخ رو مثلا دادن... ۲۷ تیر. م ...

فدات شم خودم تو شرایطتت بودم درک میکنم خیلی سخته 

بابای منم همینطوریه خیلی اروم و نرمه 

پس مادرتون صحبت کنن 

اونیکه حرفش قاطعیت بیشتری داره وازش کوتاه نمیاد اگه داداش بزرگتری داری

ببین یه جوری بکشونیدشون پای تالار یه بیانه کوچیک هم بدن دیگه پاشون گیره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  12 ساعت پیش