سلام دوستای عزیزم دیروز همتون راجع به زندگی شخصیم ی سری سوال داشتین...
چون کاربریم برای نقاشی هام و ایناس ممکن شناخته بشم برای همین نمیتونم خیلی واضح صحبت کنم...
فقط در این حد بگم بهتون من چهار سال پیش یک بارداری ناخواسته داشتم،، با وجود اینکه ناخواسته بود ولی تا فهمیدیم خیلی خوشحال شدیم خونواده هامونم همینطور!!!
اما انقد ک لوس و استرسی نبودم از استرس شبا خواب نداشتم خلاصه ک قلبش تشکیل نشد و سقط شد...ینی نمیدونین چ شبایی تا صب نماز شب میخوندم و زجه میزدم و از خدا میخاستم قلبش تشکیل شه!! ولی با التماس و غصه!! اون روزا انگار تریلی از روم رد شده بود نزدیک دوماه طول کشید تمام پروسه حاملگی و سقطم ولی کاری با من کرد ک چنان کمرم خم شد نمیتونستم از جام بلند شم!
تو همین نی نی سایت با تاپیک قانون جذب آشنا شدم!
۳ نفر هستن توی زندگیم ک همیشه دعاشون میکنم از کاربرای همینجا هستن!
نمیدونم هنوزم اینجان یا ن! یکی انرژی مثبت یکی پریا و یکی هم ارکیده...
اینا زنددگی منو تغییر دادن...
با وجود اینکه اونموقع هیچکس نبود ب سوالای شخصیم جواب بده اونا فقط راهنمایی های کلی میکردن و میگفتن برید خودتون مطالعه کنید! بخاطر همین تا جا بیفتم خیلی طول کشید..
تا بتونم تغییر کنم خیلییی طول کشید...
اونموقع اوایل ک با قانون جذب آشنا شده بودم فک میکردم دیگه دارم درست میرم راه رو ولی غافل ازینکه هنوز ی اطرافیانم حسادت میگردم از بعضی ها پرتوقعی میکردم ب همسرم سوظن داشتم! خلاصه وقتی ی مشکلی هم پیش میومد همون آدم قبل میشدم.... تا اینکه یکسال گذشت و خونواده همسرم ورشکست شدن..
ی خونواده پولداری بودن ک حد و حساب نداشت خلاصه اوضاع و احوال زندگیمون از لحاظ روحی خیلی بد شد همه چی بهم ریخته بود...
همسرمم و برادرش هم با پدرش کار میکردن،، ک بعد از این جریان بیکار شدن...
.
توی همین اوضاع شرو کردم دوباره قانون جذب رو از همون تاپیک و با چند تا کانالی ک داشتم..هی تلاش میکردم قوانین رو اجرا کنم!
اولین جذبم هم کار همسرم بود.. ک ی کار خیلی عالی پیدا کرد بعد ازون انگار خدا ی نفر فرستاد برامون..یکی از همکارای همسرم بهش کتابای قانون جذب رو میداد و میگف ببر بخون اینا عالیه و این حرفا..همسرمم میآورد خونه ازونجایی ک تایم کاریش زیاد بود من میخوندم همشو 😁
خلاصه فک کنم ۱۰،۲۰ کتاب خوندم کم کم ولی هنوز با عمل فاصله داشتم..
با این اوصاف خیلیییی زندگیم تغییر کرد رابطم با همسرم انقدددد عالی شد ک فکرشم نمیکردم...
قبل این جریانات گفتم ک بهش سو ظن داشتم و کلا همش در حال گریه زاری و فکر و خیال بودم و نکنه نکنه نکنه!!!
ولی بعد خوندن کتابا انقدددد شخصیتم تغییر کرد ک عجیب بود واسه همه کم کم از دختر لوس ویکی ی دونه و پرتوقع داشتم درمیومدم و به ی خانوم مستقل و بااعتماد ب نفس تبدیل میشدم...
بچه ها کلا پروسه یادگیری قانون جذبم خیلی طولانی شد کلا خیلی درز و دوز داشتم این وسط کسی نبود بالاسرم اشکالاتم رو بگه کسی نبود درست راهنماییم کنه!
بخاطر همین با هر سختی و بلایی ک توی زندگیم پیش میومد ی پله بالا میرفتم..بخاطر همین بهتون گفتم ک قبل اینکه اتفاق بدی بیفته تو زندگیتون ک بخاد درسی بهتون بده خودتون اون درس رو یاد بگیرید...
من اونطوری نبودم...
بخاطر همین خیلی سختی کشیدم تا به اینجا رسیدم..
ب جایی که همسرم وابسته ب خونوادش بود الان مستقل شده درآمدش عالیه هرچند ک مشکلات خونوادش هنوز حل نشدن و برادر همسرمم ک با پدرش بود هنوز بیکاره...
ولی همسر من تونست کار با درآمد عالی پیدا کنه.. کلی پول پس انداز کردیم...
پدرم تصمیم گرفت خونه بسازه برا همه بچه هاش خونه ی شیک و بزرگ 😍💪
ماشینمون رو ک بخاطر کارهای پدر همسرم فروخته بودیم دوباره ی ماشین خوب خریدیم 💪💪😍😍
خودم توی زندگی شخصیم خیلییی پیشرفت داشتم...وارد راهی شدم ک فوق العاده عاالیه همون راهی ک همیشه آرزوشو داشتم...به یک هنرمند معروف شدن خیلییی نزدیکم! 💪💪
روابط زناشوییم با همسرم عااااالی شده..
طوری شده ک همشششش دلش برام تنگ میشه و همه کار میکنه برای آسایش و آرامشم...💑😍
ینی واقعا همه ی این اتفاق ها رو تلاش خودم میدونم..
و هنوز اول راهم و کلی جذب های بزرگ دیگه دارم توی زندگیم ک خیلی بهم نزدیک هستن..خیلی
.
.
دوستان ی چیز دیگه اضافه کنم..
من هم مث شما! شما هم مث من!
هیچ فرق نداریم،، منم ی روز غمگینم انرژیم میاد پایین، ولی راهش رو یاد گرفتم بعد از دیدن کلی سختی ک قانون زندکی چیه!
با چشم خودمم دیدم ک چقدددد حقیقت داره...
از اول ک داشتم این کتابارو میخوندم همیشه با مامانم و همسرم درمیون میزاشتم ولی اونا زیاد اهلش نبودن و فقط گوش میکردن بدون عمل!!!
بعد چند سال مامانم خودش اومد و بهم گفت واقعاااا آفرین بهت ک خودت زندگیتو ساختی،، چون هر اتفاق خوبی میفتاد میگف وای ببین اینو جذب کردی..اینا جذبای خودته و این حرفا!!