عزیزم واقعا من امشب اون زنه و تو اون وضعیت دیدم هیچ وقت از یادم نمیره خیلی ناراحت شدم واست دیگه بچه هم داری ازش کاش بچه دار نمی شدید با این وضعیت هم تو هم زن پسر عموم اینا ا م نیستن که بعضی تو حسرت بچه موندن واقعا قوربونت برم خدا تو هر کارت یه حکمتی هست
عزیزم... هر کاری کنی دیگران یاد میگرن همون کارو کنن باهات...
اگه حداقل از صبح زنگی بزنی بگی شب میام یا برای شام از دو سه روز قبل بگی.... فوقش تا سه چهار بار بخندن... یا بهت بگن این کارا چیه...
اما بعدش میفهمن ک تو این جوری دوست داری و باهات همون کارو میکنن و از قبل بهت خبر میدن
...
کلا سر زده جایی رفتن دور از ادبه....
ولا عزیزم ما از همچین عادتهایی نداریم خودم در هفته دو سه روز خونه نیستم کلا هم شوهرم سزش شلوغه از این برنامه ها نمی تونیم اجرا کنیم چون خبرم بدیم بعدش نمی تونیم بریم چون یه هویی یه چیزایی پیش میاد ما به همچین چیزایی عادت داریم ممنون از راهنماییات
اصلا توجیه مناسبی نیست که ما باشیم دعوا بزرگتر نشده! شما برای خجل نشدن همسر پسرعمو و پشیمانی پسرعمو بعد از فروبردن خشم و کاهش عصبانیت سریع باید خداحافظی میکردین بیاین بیرون . کلا بارروانی و خجالت اوری داره این مساله. یکی همینجا تعریف میکرد بعد 15 سال از فامیل شوهرش بابت این مساله خجالت میکشه که چرا جلو اینها این اتفاق افتاده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
