2777
2789
عنوان

چطوری اموات از وجود ما آگاه میشن ؟؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 47866 بازدید | 65 پست

در مورد سرخاک رفتن هم باید بگم اگه کسی بره سر خاکشون متوجه میشن که از اقوام و خانوادشون کسی اومده سر مزارشون اما اگر میخاهی دقیقا روح اون درگذشته، تورو به نام بشناسه که آره فلانی مثلا دخترم مریم اومده سر خاکم باید صبح روز جمعه بین اذان صبح تا طلوع فجر سر خاکش باشی تا دقیقا بفهمه کی اومده ولی اگه بقیه روزها یا ساعتها بری میفهمه کسی از عزیزانش اومده فقط

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم به این دید رسیدم وزیر جالب

درود..به نظرم فقط بدی و خوبی و اثراتش در دنیا می ماند و تمام

تو اگر دغدغه ات مردم شام و یمن است.                      من دلم پیش غریبی ست که نامش وطن است.

توروخدا بازم بگید.من یک ونیم ساله پدرم فوت کرده ، فکرم خیلی درگیر همین موضوعاتیست که مطرح کردید

کسی هرگز نمیداند چه سازی میزند فردا، چه میدانی تو از امروز، چه میدانم من از فردا، همین یک لحظه را دریاب که فردا، قصه اش فرداست...

مرده از همه چی اگاهه یعنی از حال روزت خبر داره دردت یا مشکلت یا خوشحالیت میدونه فقط دستش ازین دنیا کوتاهه که برات کاری انحام بده فقط اگر طرف ادم خوبی باشه پیش خدا اجر قربی داشته باشع پیش خدا وساطتت میکنه تا حاجتت روا بشه واسه همینه که وقتی به حرم ائمه میریم ازشون حاجتمون میخوایم درحقیقت ائمه واسطه ما میشن پیش خدا که حاجتمون بگیریم 

خنده تلخ من از گریه غمنگیز تراست کارم از گریه گذشته به این میخندم  
!!!!!!!یعنی همش دروغه 

نه دروغ نیست. منتها ما آدمها برای تسکین خودمون خیلی چیزها رو بعدا ساختیم. خیلی هاش هم بر می گرده به قبل از اسلام و اون فضای اسطوره ای. پدر یا مادر بودن مال جسم انسان هست. روح انسان پدر و مادر و عمو و خاله و فرزند نداره. 

Tenga cuidado de ti mismo ❤️ ❤️ 
خدا پدرتو بیامرزه عزیزم 😔

ممنون عزیزم


کسی هرگز نمیداند چه سازی میزند فردا، چه میدانی تو از امروز، چه میدانم من از فردا، همین یک لحظه را دریاب که فردا، قصه اش فرداست...
در مورد سرخاک رفتن هم باید بگم اگه کسی بره سر خاکشون متوجه میشن که از اقوام و خانوادشون کسی اومده سر ...

اکثرا حدود ساعت ۳،۴ میرم ،من با همسرم ازدواج نکرده بودم که پدر شوهرم به خواب مادرم اومده بود که ی حاجتتو بگو من برآورده میکنم ولی توام باید خالتو که میشه خاله مادرم  ببری کربلا ،مادرمم با گریه تو خواب اسم منو میاره که فقط دخترم خوشبخت بشه ،که ۱سال بعد همسرم اومد خواستگاریم ،به قول مادرم مه میگه اموات از همه چی آگاه هستن 

جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی، در کسری از ثانیه انجام می‌شود. این لحظه چنان سریع اتفاق می‌افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمی‌کند. یکی از شیرین‌ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از جسم می‌باشد، یک حس سبک شدن و معلق بودن.


بعد از مرگ اولین اتفاقی که می‌افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ می‌کند و تصاویر بصورت یک فیلم برای روح بازخوانی می‌شود. شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است، زمان در واقع قرارداد ما انسانهاست؛ این ما هستیم که هر دقیقه را 60 ثانیه قرارداد می‌کنیم اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است.


با مرور زندگی، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب می‌شود، وابستگی‌های انسان در طول زندگی می‌باشد. برخی از این وابستگی‌ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ولی در این مرحله دوباره خودنمایی می‌کند. میزان وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است. روح از بین خاطراتش وابستگی‌های خود را جدا می‌کند. این وابستگی‌ها هم مثبت است هم منفی مثلا وابستگی به مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب می‌شود ولی به هرحال وابستگی است.


این وابستگی‌ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد می‌کند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز می‌دارد. یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار می‌گیرد. یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد اگر نیروی وابستگی‌ها غلبه داشته باشد باعث می‌شود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد جسم گردد. چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند.


به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش می‌کند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد. فشاری که به "روح" وارد می‌شود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است. این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمی‌شود. چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمی‌کند. پس فشار قبر در واقع فشار وابستگی‌هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد. این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و می‌تواند از لحظه مرگ شروع شود.


یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد. بعد از مدتی روح متقاعد می‌شود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین می‌رود. وابستگی‌ها باعث می‌شود که روح، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد. بحث روح‌های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی‌هاست. گاهی تا سالها فرد فوت شده نمی‌تواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند.


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز