سلام مامانا ی کمک من پسرم با قاشق اصلا سرلاک نمیخوره امروز امتحان کردم با شیشه شیر خورد خوشش اومد اما سوراخش کوچیکه اذیت میشه کسی هست بدونه با چی بخوره راحت تره
من سر شیشه شیر رو بزرگ کردم. یکم یکم با شیشه میدادم تو مهمونی هام راحته از قاشق و ظرف. یه شیشه قدیمی شو بزرگ کن سرشو یا یه سرشیشه دیگ بخر بزرگ کن سرشو یکمم رقیق درست کن بریز تو شیشش
یه جایی خوندم که میگفت : هیچ وقت یک مادر رو سرزنش نکنید، چون خودش خیلی بهتر از شما این کارو بلده... هر روز یک احساس سنگینی و غم داره که مدام تکرار میکنه :کاش بیشتر بودم، کاش بهتر بودم و کاش مهربون تر بودم. همیشه آخرش خوبه،اگه بد بود بدون آخرش نیست وقتی که تو رفتی و لبت نیست،به قرآن لنگ است بساطِ قم و این صنعتِ سوهان از روی لب توست که در حاشیه قم/هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش 😍😍😍🤪🤪 چشم هایت عقیق اصل یمن /گونه هاقاچ سیب لبنانی /تو بخندی شکسته خواهد شد /قیمت پسته های کرمانی
زن در نگاه دکتر شریعتی .....زن عشق می کارد و کینه درو می کند ...دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر.می تواند تنها یک همسر داشته باشدو تو مختار به داشتن چهار همسر هستی!برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی!او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی ...او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ...او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...؟و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کندچرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مردسینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و همه این هارنج است!
دوست دارم یه روزی بشه به این روزام بخندم😂😂😂.ایشالا که اون روز میاد به امروزم بخندم😂😂😂.تولد یکسالگی محمد عزیزتز ازجانم.😍😘😘..قصهههههه زندگیمو برات تعریف کنم شاید به پهنای صورت اشک بریزی😳.اما فقط از اینجاش بگم وقتی یکی از نزدیکانم طعنه مادرنشدنمو و بی لیاقتیمو تو حرم امام رضا بهم زد دلم شکست💔💔 .خورد شد💔.از امام رضا خاستم تا یه کنجد بزاره تو دلم .میزاشت اما میگرفتشون تا بارداری سوووووووممممم...محمدم پسرم اومد تو بغلم.😍😍.خدایا خیلی هوامو داشتی خیلی جاهای زندگیم پشتم بودی ازت یه خاهش دارم همه ی کوچولوهارو تو پناه خودت جا بده پسرمنم بده.💖.یه خواهش کوچولو دیگههههه خواهش میکنم هیچ کس طعنه مادرنشدنشو نشنوه.😰😰💔.