همسر من قبل از ازدواج با من یکبار ازدواج کرده و یه پسر ۱۴ ساله داره که با مادرش زندگی میکنه و آخر هفته ها ۲ روز پیش ماس و اختلاف سنیش با من ۱۲ سال هستش....ما از روی عشق و علاقه باهم ازدواج کردیم خیلی عاشق بودیم....تا اینکه بعد از ازدواجمتوجه شدم همسرم به جز بچش هیچکس رو واقعا از ته قلب دوست نداره...حتی من رو ....حتی الان که باردارم😭😭..خودش برای بچه اصرار داشت...توی دعوا مدام به خواهرام و خانواده امتوهین میکنه جلوی بچش بهم میگه دهاتی غربتی و من تا حالا مقابل به مثل نکردم...دیشب سر این که بچش گفت مرغ بو میده دعوایی راه افتاد بین و شوهرم که تا ساعت ۲ صبح فقط داشتم گریه میکردم...انگار نه انگار من حامله ام....۳ ساله ازدواج کردم....دلم میخواد ولش کنم ولی نمیتونم....مامانم دلش میشکنه😟😟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
هرچی میگم بیا بریم مشاوره نمیاد...بهش میگم چرا با من اینجوری میکنی مگه من آدم نیستم که با این وضعیت مدام سرم داد و بیداد میکنی بچه تو شکمم میفهمه میگه تو که مادرشی نمیفهمی اون تو شکمت بفهمه
بزرگه کهههههه چرا گفت غذابومیده پس من سینزده سالم بود شوهر کردم حالا نمیگفت نمیشد حتما شوهرت دوستداره تو تک باشی اون اینجوری گفته بهش برخورده که غذا بددرست کردی اونم باید مراعات کنه دیه من فکرکردم پنج شیش سالشه دختره یاپسر
میدونی کجاش میفهمی که فقط داری نفس میکشی وزندگی نمیکنی اونجایی که درباره هیچ چیزو هیچکس هیچ حسی نداری👊👊👊👊
آره بچه که بیاد خودت متوجه میشی که چقدر تو و این زندگی براش مهمتر میشه و میبینی مثلا تا دیرتر کار می ...
اصلا نمیدونم چرا باهام اینجوری میکنه به خواهرم فحش میده پشت سرشون به شوهرخواهرم بد و بیراه میگه...میگم مگه چه بدی ای به تو کردن میگه مگه باید بدی کنن ازشون خوشم نمیاد
صبر داشته باش عزیزم باید یکم سیاست به خرج بدی بچت که بیادتقریبأ راحت میشی .چیزی که یه مردو تو یه رابطه نگه میداره ازدواج نیست برای زنها ازدواجه ولی برای مردها بچست اینه که حتی از یکی جدا شده باشن هم ولی ازش بچه داشته باشن میبینی حتی خرجی بچه رو هم میدن
چقدر خوب،پس بچه کرم هم نمی ریزه ببین من حس می کنم دائم می خوای به شوهرت ثابت کنی من بچه رو دوست دار ...
دلم واسه بچه ی تو راهم میسوزه از وقتی باردار شدم همش گریه و داد و بیداد...همش میگم گناه داره میفهمه...واسه بچش ادای مادری نمیکنم حتی باهاش پلی استیشن بازی میکنم وقتی باباش سرکاره...اسم فامیل بازی میکنم...بچش مدام میاد شکمم رو بوس میکنه دوست داره خواهرش رو...ولی همش حس میکنم شوهرم به رابطه ی خوب من و خواهرام حسودی میکنه حتی به رابطه ی خوب منو مادرش حسودی میکنه