من دختر سروسنگینی هستم یعنی به پسرا رو نمی دم وبیشتر مواقع رفتار مودبانه با جنس مخالف ام برقرار می کنم دوست پسرم تا حالا نداشتم ....تا اینکه چند ماه پیش در محل کارم اقایی اومدن ...اول همون اومدنشون سریع می خواستن گرم بگیرن انگار اشناهای منم ...ایشون مشتری بودن به من می گه فامیلم رو بخون بعد که می خونم می گه اولین نفری هستی که درست می خونی
بعد شروع می کنه بگه بچه کجاست ...بعد از من می پرسه بچه کجام که من اول نمی خوام بگم ولی بعد می گم ....حالا زیر لب می گه شماره بدم منم محلش نمی زارم ...هیچی می روه جلو ولی نگاش سمت منه انگار با نگاش بخواد منو بخوره در اون مکان فقط من مورد توجه شم ....می روه وبعد نیم ساعت می یاد می گه پوشه ام جا گذاشتم می خواد شمارش رو بده که من می گم برو بده به اقایی که جلوهست ....لب ولوچه شو کج می کنه ومی ره ........یکماه بعد می یاد من رفتار جدی تری باش می کنم به اش می گم اگه قصدی داری بهتره از راهش وارد شی ولی باز می خواد شماره بده ودائم نگاه می کنه انگار کنترلی روی رفتاراش نداره ومن باز قبول نمی کنم ....چند دفعه بعد هم می یاد که من نبودم اخرین بار هم که اومد باز می خواست صمیمی بشه که من محلش نمی ذاشتم ....اخه اونجا محل کارم بود خدا می دونه چقدر پشت سر این اقا حرف می زدن ومی خندیدن ...عاشقته می خوادت .....اصلا چرا اگه واقعا می خواست مادرش رو نمی فرستاد؟ ،مگه ادم وقتی تو یه محیط تازه می ره سریع گرم می گیره ؟اونم با جنس مخالف .....اون نگاهاش اصلا درکش نمی کنم ...