من به گناههای روتین کار ندارم
بیشتر از سنگدل شدن و بی رحمی اطرافیانم میترسم
همش نگرانم بالاخره صبر خدا تموم شه و همه مونو نابود کنه
یعنی از در خونه میرم بیرون، واقعا جز حسادت و بدجنسی و وحشی گری هیچی نمیبینم. اصلا رحم نداریم. همه افتادیم به جون هم. حرفای رکیکی میشنوم که رنگم میپره. اصلا ملاحظه نمیکنن که یه خانم داره رد میشه. لااقل دو دقیقه در و گوهر هام رو نریزم بیرون!
یا کم فروشی میکنن
یا با تقلب و دروغ چیزی رو بهت غالب میکنن
یا سر تو نوبت ایستادن یا جا پارک و خیلی چیزای دیگه الفاظ زشت بکار میبرن و درگیر میشن
و خیلی چیزای دیگه
تازه اسم خودمونم گذاشتیم متمدن!!!!
دیگه چیزی به اسم وجدان وجود نداره
فقط خود خدا رحم کنه بهمون