دل خوشی داری
ببین الفاظشو...میگه غذات آمادس؟
برنجت کی دم میکشه؟
چایت آماده شد؟
بیا سفرتو جمع کن
تمام کارای شخصیش رو من باید انجام بدم
اتو کردن و یاداوری قرص و مسواک و نماز
شستن لباس
اگه یه روز ببینه لباس مناسبی نداره غرغر میکنه که چرا حواست نبوده و لبتاسارو ننداختی ماشین
میگم خب نامسلمون تو حداقل یه چک بکن ببینی لباس داری یا نه به من بگو بشورم
حتی چک کردنم من بتچرا هیچوقت ممنون نیستی.از رقتارم از گذشتم .از اینکه همش قناعت میکنم .ازینکع وضعتو درک میکنم درخواستی ازت نمیمنم.خرجی رو دستت نمیدذارم.اذیتت نمیمنم.ازینکه مثل خانمای دیگه نیستم که بگم به درک مرد باید خرج زنشو بده .ازینکه دلم لک زده واسه کلاسی ولی بخاطر اینکه تو اذیت نشی نمیرم .ازینکه هیچی برا خودم نمیخرم.ازینکه زود میبخشمت .ازینکه به دل نمیگیرم ازینکه باهات قهر نمیکنم.ازینکه باات مهربونم.ازینکه کارای شخصیتو میکتم .ازینکه توقعمو اوردم پایین باتینکه سختمه و خونه بابام اینطور نبودم .ازینکه ..چراوهیچوقت ممنون باید انجام بدم
سر سفره نشستیم نمک بخواد به من میگه
میگم نامسلمون لقمه دهنمه تو هوس کردی چرا من برم؟ ولی مجبورم برم
اب میخواد من باید برم
هرچی بخواد یهو هوس چیزی بکنه من باید از سر سفره پاشم
یا با هم یکجا نشستیم اون شارژر میخواد من بایز پاشم براش بیارم
گوش پاک کن میخواد به من میگه
خلال دندچن میخواد من باید پاشم .میگم خودت چرا نمیاری میگه من دراز کشیدم .درصورتیکه منم ددراز کشیدم دارم فیلم میبینم
وسایلشو همینطورمیریزه روجاکفشی
چیزی گم بشه من مقصرم
بقران الان دارم اینارو مینویسم بغض گلومو گرفته
شاید کارای کوچیکی بنظر برسن ولی عذاب میکشم ازینکه باید کارای سخصیشم بکنم
دقیقا مدل پدرشه
پدرشم دقیقا همینه اگه نادر طفلکیش 10دقیقه قرصشو دیر بده بهش غیظ میکنه میگه چرا یادت رفت قرصمو بیاری
میره حمام دیگه مدام صدا میزنه اینو بده اونو بده حوله بده فلان بده
بعد یکبار من یادم رفته بود حوله ببرم صداش زدم نیاورد برام گفت دارم بازی میکنم .صبر کن چند دیقه موندم یخ زدم خودم با تن خیس اودم بیرون 😞😞😞😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
بعد تو داری از همکاری در منزل صحبت میکنی
بقران دلدرد داشتم زجه میزدم پای ظرفشویی ولی نگفت بزار من بشورم
نهایت محبتش این بود یه صندلی اورد گفت بشبن رو این که دردت کمتر بشه.بقران گریه میکردم از درد
هی خواهر ...