وای خدا من یه مادر پر از استرس
من باید آمینوسنتز بشم بخاطر ازدواج فامیلی و یه ژن معیوب و این شده سوهان روحم بخدا از روزی که باردارشدم همش شبا خوابای عجیب میبینم که همش از استرسمه
تو رو خدا دعام کنید.
شماهامعرکه اید😐😐😐😐😐😐
خیلیییی خوبه
منم دفعه قبل که پوچ بود همین طوری بودم
خیلی آرامش داشتم
هی میگفتم توکل به خدا
میگفتم بابا چرا نفوس بد بزنم
حتی به خیلی ها گفته بودم که باردارم
مامانم میگفت حالا یکم صبر کن صدای قلبشو بشنوی بعد بگو
میگفتم چرا نشونم بابا حتما میشنوم
ولی وقتی فهمیدم پوچه دنیاااا رو سرم خراب شد
بعد اون دیگه نتونستم خودمو آروم کنم
منم اینجوری شدم بخدا اصلا حس خوبی ندارم اصلا خوشحال نیستم همش نگران سقطم همش میگم نکنه بچه چیزیش بشه
انقد اینجا این چیزا خوندم اعصابم بهم ریخته اما ادم نمیشم بازم میرم توتاپیک های سقط جنین مرگ جنین
همش فکرمیکردم بارداریم خیلی خوشحال باشم اما نیستم
هفته ۸ رفتم سونو قلب گفت یه هفته رشدش کمتره ولی همه چیز طبیعیه و نگران نباش برو هفته دیگه بیا برای صدای قلب تو اون هفته خیلیییی کم لکه بینی داشتم
هفته بعد که رفتم گفت همچنان همون طوره و هیچ رشدی نداره
با قرص سقط کردم و بعد سه دوره پریود اقدام کردم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
