2777
2789
عنوان

چند ماه دوری

312 بازدید | 16 پست

دوستان من دور از خانواده زندگی میکنم یه شهری که ۷ ساعت با شهر پدر مادرم فاصله داره حالا که باردار شدم یسری مشکلات برام پیش اومد که نباید تنها باشم ونیاز به مراقبت دارم دوماه اول اوکی بودم خونه خودم بودم بعد اومدم پیش مادرم تا یکهفته پیش تصمیم گرفتم برگردم خونه خودم اما نتونستم از خودم مراقبت کنم دوباره با مادرم برگشتم مادرمم نمیتونه پیش من بمونه اخه بچه ها خونه تنهان..حالا از یطرف ناراحت شوهرمم از یطرف اوضاع خودم خوب نیست دیگه باید بمونم تا زایمان...اینجا کسی مثه من بوده؟

خوشا بحال کسیکه ایمان و اعتمادش را به من از دست ندهد.

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اره منم از خانوادم دورم و کل بارداریو موندم خونه خودم سخته اما خب چاره نیست برای زایمانمم مامانم فقط 3روز پیشم بود برگشت خونش منم دست تنها همه کارای بچمو کردم خیلیم راحت بود

https://www.ninisite.com/discussion/topic/2294189/طلاق-توافقی

اعصابم خراب میشه😡 کاش نینیسایت این قابلیتوداشت میشد باپشت دست همچین  زد دهن بعضیارو سرویس کرد  یاحداقل تیکه تیکه شون کرد   😈  مسئولین رسیدگی کنن لطفا...  این چه وضعشه واقعا؟؟؟؟     اه مرسی😏
شرایطت چطوریه ک نمیتونی از خودت مراقبت کنی؟

اول اینکه ویار شدید دارم و یریز تهوع انقد که بدنم میلرزه معده درد دارم کمر درد واصلا نمیتونم سرپا بمونم و الانم دکترم نامه داده برم پیش متخصص قلب گفته مطلقا تنها نمونم

خوشا بحال کسیکه ایمان و اعتمادش را به من از دست ندهد.
تو شهر خودت مادرشوهری خواهرشوهری نداری بیاد کمکت؟

خواهرشوهر ندارم ...مادرشوهرمم اصلا محلم نداد همین یکهفته که اومدم با وجود اینکه از شرایطم خبر داشت حتی یزنگ نزد مادرمم که دید اینجوریه ورداشت اوردم هرچند شوهرم خودش اوضاع وخیممو دید واصلا مخالفت نکرد با اومدنم

خوشا بحال کسیکه ایمان و اعتمادش را به من از دست ندهد.

من 9 ماه بارداری خونریزی داستم استراحت مطلق بودم دکترم گفته بود حتی نشستن برات ضرر داره سقط میشه و تهوع شدید داشتم از صبح تا شب موقع خواب 100 بار بالا میاوردم  در هفته 2 بار سرم خوراکی میزدن چون نمیتونستم غذا بخورم هر روز آمپول پروژسترون میزدم 

با اینکه با مامانم همسایه بودیم اصلا نمیرفتم خونه مامانم چون خونه خودم راحت بودم 

عشقم خدااااا. و همسرم. و دخترم. دوستتون دارم
من 9 ماه بارداری خونریزی داستم استراحت مطلق بودم دکترم گفته بود حتی نشستن برات ضرر داره سقط میشه و ت ...

من تنگی نفس دارم یهو نفسم میره باید کسی کنارم باشه تا بهم اب بده یا درصورتی که خیلی بد باشم ببرم بیمارستان

خوشا بحال کسیکه ایمان و اعتمادش را به من از دست ندهد.
من 9 ماه بارداری خونریزی داستم استراحت مطلق بودم دکترم گفته بود حتی نشستن برات ضرر داره سقط میشه و ت ...

پس چطوری کاراتو انجام میدادی غذا چطور میپختی؟

خوشا بحال کسیکه ایمان و اعتمادش را به من از دست ندهد.
عزیزم چی بگم فقط امیدوارم ک زودترحالت خوب بشه وشرایطت روبه راه بشه 

مرسی گلم...دوست داشتم بدونم کسی مثه من بوده یا نه ولی تو تاپیکم کسی نیومد متاسفانه فقط تاپیکای دعوا شلوغه

خوشا بحال کسیکه ایمان و اعتمادش را به من از دست ندهد.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو_1388  |  4 ساعت پیش
توسط   مادرزنم  |  2 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  17 ساعت پیش