بعید میدونم کسی راستشو بگه😁بیاید عشقا

 مشروب نه موقعیشتم خیلی داشتم ولی دوست نداشتم

ولی قلیوووون حسابی 

البته بعدا اعتراف کردم 

وایییی😂😂😂چیزای‌ دیگه داره یادم میاد 

اسی امشب تا صبح‌ باید یاد گناهامون بیفتیم

منم مینوشتم میزاشتم حلو دست چند بار مامانم خوند😂😂😂دوستام میکفتن تو بنویس بزن رو در یخچال همه فیض ببرن

دیگه هیچ وقت ننوشتم

بعضی وقتها تو تنگنای بدی قرار میگیری. هر کار کنی ظلمه. من الان تو چنین وضعیم. 

قلیون مگه گناهه؟!

اره همشون میدونن...البته تازه بعد ۵ سال فهمیدن...

ی روز صبح ازخواب بیدار شدم داشتم سیب میخوردم صدام زد گفت سیبتو بخور سیبمو خوردم بعد گفت اینا چی بودو اینا....منم گفتم پسر شماهم حرف بدی زد....شما خانوادشی با شما راحته دلیل نمیشه ک بخواد جلو شما به من هر حرفی بزنه....اون روز گذاشت تابعدددده ۴ سال

چندوقت پیش سر ی موضوع بیخود رفت اینارو پیش کشید برادرشوهرم اینا گفت....البته برادرشوهر کوجیکم نخونده میدونم...ولی منم بهشون گفتم شمااجازه نداشتید دست ب وسایل خصوصی من بزنید....من از عصبانیت اینارو نوشتم...تواین ۵ شال ن بهتون بی احترامی کردم...ن این حرفارو پیش کسی و حتی خانوادم زدم...اونا عقده دلم بود ک میخواستم خالی کنم...همشون حق رد ب من دادن😁😉😊

نچ

به خاطر اینکه  از باباش قایم‌کرده کفت 

آها. مگه قایم کردن گناهه؟! قانع نمیشما 😅

مثل من🤕😢

از بچگی میخواستمش نگو اونم منو میخواسته و رو نمیکرده بعد من ازدواج کردم بعدش شنیدم که خودش و خانوادش ناراحت شدن و به مامانم گفتن ما میخواستیم بیایم خاستگاری(فامیلیم) الان ۶ سال از ازدواجم گذشته و پسره هفته پیش به مامانم گفته بود من دلم پیش غزل مونده دیگه نمیتونم ازدواج کنم از اون روز تاحالا داغونم امیدوارم ازدواج کنه و خوشبخت بشه

نه دیگه از وقتی بارداری اولم و اقدام کردم به خاطر بچم گزاشتم کنار😂😂😂

حالا مشروب خودمم خیلی بدم میاد ولی خواستم تجربه کنم خوردم دو پیک یه حالی بودم اصن همش فکر میکردم حاملم بچم داره لگد میزنه به شکمم منم میخندیدم و قربون صدقش میرفتم  دخترعمم پیشم بود میگفت جوگیرهای قبل از تو سوتفاهم بودند  ولی قلیون تو دورهمیای کافه خیلی حال میده  

اگه من مجموعه فعالیت های مجازم رو بگم وقت کمتری میگیره از خدا سر پل صراط :)