من ازدواج دوممه دو ساله ازدواج کردم ولی شوهرم خیلی طعنه ومتلک بهم میگه از خودم خسته شدم دلم میخاد بمیرم هر حرفی میزنم شوهرم ازدواج قبلی وزندگی قبلیمو به رخم میکشه الانم این بچه دست وپام بسته نمیدونم دارم به سقط فکر میکنم
قرص وداروشم دارم مال سقط پارسالم که استفاده نکردم خودبخود دفع شد
راهنماییم کنید میترسم با این بچه گرفتارتر بشم
گاهی از خودم متنفر میشم
مگهدخودشون ازدواج اولشون هست؟
چطور میتونی به این فکر کنی؟؟؟ سعی کن مشکلتو حل کنی. با از بین بردن اون بچه برای بار دوم طلاق بگیری همه چی اوکی میشه؟؟؟؟
عزیزم به نظرم تو 2 سال باید به این نتیجه می رسیدی که آزارت میده نه الان که بچه تو شکمته
اگ فک میکنی دنیاش برای دنیا براش جهنم میشه مادر یه ور پدر یه ور دایم جنگ و جدال دنیاش نیار
اگه شوهرت آدم درستی نیست بکن یه آدمو بدبخت نکن
نکن
به جا زدن و فرار کردن عادت نکن بمون و شرایطتو درست کن . چرا شوهرت زندگی قبلیتو هی به رخت میکشه ؟
واااای عزیزمممم چراااا؟بچتون که دنیا بیاااد زندگیتون یرینتر میشه اتفاقا منم ازدواج دوممه دوس دارم نی نی بیارم اما شوهرم میگه فعلا زوده
ناخواسته بود؟
نمیدونم چی بگم!!😑
تاوان اشتباه شما و بی ادب اون مرد را چرا این طفلک مظلوم باید بده؟شوهرت را ادب کن
اول خودتون رو نجات بدید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
