امشب بعد از شام رفتیم بیرون برای من دارو بگیریم از داروخانه یه قطره میخواستم که پیدا نکردم پسرم گفت بابا داریم کجا میریم شوهرم گفت دنبال مامانت اسیریم تو خیابانها من یکم ناراحت شدم بهش گفتم همیشه باید زبونت مثل نیش مار بهم بزنی اخه همیشه یه حرفی میزنه که تا ته اعماق آدم میسوزه خلاصه من در داروخانه پیاده شدم پشت سر منم پسرم پیاده شد اومد دنبالم
۲۱ماه اقدام....به امیداینکه این ماه باردارشم و از خونه تکونی فرار کنم....خدایا چندساله دارم میگم انشالله سال تحویل ۳تایی میشیم پس ناامیدم نکن توکه میبینی غریب و بیکسم....امیدم به تو ...من حتما حتما تا اردیبهشت طبیعی باردارمیشم بگو انشالله...😍دوست گلم یه صلوات مهمونم کن
به بعضیا هم باید گفت :::: هرچقدرم که گنده باشی دیگه گنده تر از زمین که نیستی..... هستی؟؟؟؟؟؟ زمین با همه ابهتش زیر پای منه پس_________________بکش کنار____________________
اصاب نداشته یه چی گفته میزاشتی برسی خونه خفتش میکردی بعد دندوناشو تو دهنش پاچ پاچ میکردی هیچوقت در بیرون و حین رانندگی بل بل زبونی نکنید با تچکر . اوی 😐
من در این تاریکی فکر یک بره روشن هستم تا بیاید علف خستگی ام را بچرد (: