2777
2789
عنوان

مادرشوهر جوان

| مشاهده متن کامل بحث + 5148 بازدید | 83 پست
فسيله ديگه اون

نگو گناه داره با وجود اینکه اصلااااااااا از من خوشش نمیاد من خیلی دوستش دارم 

منم باردار نیستم 🙈 اما یه آرزوی مهم دارم که باید تا یه ماه دیگه بهش رسیده باشم ، مرسی که برام صلوات میفرستین 😘
وای وای 😂😂😂😂من آشپزیم عالیه، اون نه، هی از غذای من ایراد میگرفت الکی😂 یبار گفت وای دلمون ساندو ...

بیا یه بارم کوتاه میان دخترشون نمیذاره  من خواهرشوهر ندارم

مرو راهی که با ریگی بلغزی            مشو بیدی که با بادی بلرزی تو را قدر و تو را قیمت، گران است        مکن کاری که یک ارزن نیرزی...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بیا یه بارم کوتاه میان دخترشون نمیذاره    من خواهرشوهر ندارم

دختر دهه هشتادیش یه زبون داره.... صد متر😒😒😒😒من هنوز بلد نیستم بخدا قرص ال دی و چجوری میخورن اون بلده😐

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔بستن
دختر دهه هشتادیش یه زبون داره.... صد متر😒😒😒😒من هنوز بلد نیستم بخدا قرص ال دی و چجوری میخورن اون ...


  

مرو راهی که با ریگی بلغزی            مشو بیدی که با بادی بلرزی تو را قدر و تو را قیمت، گران است        مکن کاری که یک ارزن نیرزی...
نگو گناه داره با وجود اینکه اصلااااااااا از من خوشش نمیاد من خیلی دوستش دارم 

شما ديگه كي هستي

جالبه يكي از شما خوشش نمياد ولي شما دوسش داري

جانيارم ديگه همونكه گزارشمو زدين تركونوندينم نميبخشمتون 😖

ما خودمون هم یه روز مادر شوهر میشیم ... عروسامون چی میگن راجع بهمون ؟ هرچند خودم جای مادر شوهر دیو دوسر دارم ولی الان تو این تاپیک یکهو دلم لرزید که در آینده یه دختر پیدا میشه پسر منو میبره لیچار هم پشت سرم میگه ... پس اینهمه زجر و عذابی که الان و در آینده واسه پسرم کشیدم چی میشه ؟ اینهمه عشق و خواستنی که نسبت به پسرم دارم و جزوی از وجودم میدونمش چی میشه؟چقد ناراحت کننده  

ما خودمون هم یه روز مادر شوهر میشیم ... عروسامون چی میگن راجع بهمون ؟ هرچند خودم جای مادر شوهر دیو د ...

خب عزیزم شما اگه خوب باشی و از خودت خوبی و‌محبت نشون بدی خود به خود عروست رام میشه اما اگه بد باشی اونم تلافی میکنه در هر صورت بزرگترا باید بزرگیه خودشونو‌ادا کنندکه کوچیکترا هم احترامشونو‌ نگه دارن

مادر شوهر منم خسیسه😂😂😂😂وای انگار مادر شوهر منه 😂😂😂😂شوهرم بیست روز نبود، رفتم خونشون گفتم دلم ...

ببخشید که ریپلای کردمت عزیزم جدا از همه حرفا مادرشوهرت راست میگه مگه میشه عشق مادر به فرزند رو منکر شد دوست داشتن همسر ومادر خیلی متفاوته اگه مادری که میفهمی چی میگم اگه نه ایشالا مادر شدی به حرفم میرسی

ببخشید که ریپلای کردمت عزیزم جدا از همه حرفا مادرشوهرت راست میگه مگه میشه عشق مادر به فرزند رو منکر ...

عزیزم من منکر عشق مادروفرزندی نیستم، ولی شما درجریان مادرشوهر من نیستی فداتشم ونمیدونی پشت این حرفش چی بود، کسی که پسرشو میخواد خوشبختیشم میخواد، ایشون دوس داشت پسرش وردل خودش باشه و من وبندازه دور، فقط تمام توجه پسرش به اون باشه... اینها یه سرس مسا/ل کوچیک توزندگی منه وشما ازبیرون داری میبینی، وگرنه من روز اولی که وارد زندگیمون شدم مثل مادر خودم دونستمش و همه کارهاشم میکردم.... اما اونا فقط منو زجر دادن. 

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔بستن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز