ما این چند روز تعطیلیو با دوست خانوادگیمون رفتیم مسافرت . خانواده ما بودن و اون خانواده هم ۲تا بچه دارن که ۴تاشون بودن . حالا رفتار اقاهه با اون خانم واقعا برام جالب و تحسین برانگیز بود
خانم تا به لچه هاش حرفی میزد فوری شوهرش پشت حرفشو میگرفت و بچه ها رو مجبور میکرد حرف گوش بدن
به بچه هاش میگفت شما مامانتونو خوشحال کنید تا منم شما رو خوشحال کنم
تا خانم میخواست بشینه بعد شوهرش رو مبل کنار خودش براش جا باز میکرد تا بشینه
تا میگفت بریم خرید فوری میرفتن میگفت نریم نمیرفتن
کلا هرچی خانمش میگفت همون مبشد
شب همه مردا خوابیدن تو حال این اقا رفت خوابید تو اتاق کنار خانمش
ینی خیلی بهش اهمیت میداد منکه حسودیم شد