2777
2789
عنوان

جدایی از مادر شوهر...

4983 بازدید | 40 پست

من ۹ ساله طبقه بالا مادر شوهرم زندگی میکنم... چند سال اول خیلی اذیت شدم خیلی پر رفت و امدن... بگدریم از حرفایی که زدن... خانوادم جرات نداشتن بیان... خیلی زجر کشیدم ... بجه دومم که به دنیا اومد یه سال و چند ماهش بود سومی رو باردار شدم الان یه پسر کلاس اولی با یه دختر ۲ ساله یه پسر سه ماهه دارم ... خونه ام ۹۰ متره .... بالکن ندارم. ... خونه دارم ... از صبح تا شب اگه خونه باشم اسمون رو به چشم نمیبینم ... دخترم کمبود ویتامین دی گرفته شدید.... مادر شوهرم خونش ۳۰۰ متره... خودش هم تنها زندگی میکنه ... شوهرش مرده... برادر شوهرم پیشش زندگی میکرد رفت از پیشش... بچه هام رو حتی واسه یه ساعت نمیگیره... خسته شدم از پله ها ... هی باید بچه ها رو بعل کنم... حیاط دوست دارن... مردم واسه یه کباب... یه تو حیاط نشستن چایی خوردن... الان به شوهرم میگم بریم رهن بشینیم شوهرم راضی نمیشه ... به نظرتون کارم اشتباهه اصرار کنم... یکی از دلایلش مامانشه ... بش میگم تو ۹ ساله اینجایی یکی از داداشات بیاد اینجا... خیلی بهم فشار میاد 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هعییی حق داری ولی فک نکنم قبول کنن 

خانواده شوهر منم دلشون میخواد ما بریم طبقه بالا ولی قبول نمیکنم من 

شوهرمم دلش میخواد ولی زورم نمیکنه خداروشکر 

همش میترسم مهشو بزنن 

تنها نمیفرستمش اونجا😐 عقدم 

حق داری عزیزم منم کم کم دارم میفهمم اصلا خوب نیست حتی اگه اونا خیلی خوب باشن بازم یک مسئله پیش میاد

جرات ندارم رم بیرون میگه گشتلی... اصلا با این حرفا کار ندارم خسته شدم از پله ... 

منم 16سالگی اومدم خونشون الان 15ساله باهاشونم 

تو یه ساختمونم ،جتریامم با هامون یه ساختمون ،

خوب نیست ،شده ادم تو یه کوچه باشه حتی خونه بغلی ،ولی یه ساختمون نباشه ،هر چند خوبیایی هم دارن ،مثلا بچمو نگه میدارن و از این حرفا ولی مسأله هاش بیشتره ،خیلی حرفا پیش میاد 😦😦

هیچ وقت فکر نکن خدا فراموشت کرده ،خدا به همه کس و همه چیز حواسش هست ❤️

اه.ببینا تروخدا.لاااقل بگو از مادرت جدا نمیشی اون بیاد جای ما ما بریم بزرگتره.بگو خب درک کنین اون ی نفره.ما چی داریم زجر میکشیم

✌️🫂          درخواست دوستی ندید لطفا .با کمال احترام برای دوستان،نمیپذیرم🌹
جرات ندارم رم بیرون میگه گشتلی... اصلا با این حرفا کار ندارم خسته شدم از پله ... 

خیلی سخته منم الان اعصابم خورده ازش میخاس کلاس نره دختر خالش برسونه ترمینال بره شهرشون درسته متاهله بچه داره ولی من خوشم نمیاد حمالیاشون واس شوهرمنه 

خدایامرسی بابت همه چیز😍
كاملا حق با تو عزيزم  اما اگه ميتوني تحمل كن تو كه ٩سال تحمل كردي اينم روش  يا با مادر ش ...

فک کن مگه میشه مادرشوهر قبول کنه بره بالا 

الان میگه عمری زیستم و نخوردمو جمع کردم که برم بشینم خونه ی کوچیک 😐😐😐

هیچ وقت فکر نکن خدا فراموشت کرده ،خدا به همه کس و همه چیز حواسش هست ❤️
حق داری عزیزم منم کم کم دارم میفهمم اصلا خوب نیست حتی اگه اونا خیلی خوب باشن بازم یک مسئله پیش میاد

اوایل ازدواج به خواهر شوهرم گفتم سر نکن تو کابینتام  اون موقع مجرد بود رفت به مامانش گفت مامانش پایین پله ها داد و هوار خواهر شوهرم میکوبید تو در... اس ام میداد بهم خر بیشعور و فلان در رو باز کن

خیلی سخته منم الان اعصابم خورده ازش میخاس کلاس نره دختر خالش برسونه ترمینال بره شهرشون درسته متاهله ...

دقیقا... اکنا هم هی زنگ میزنن اینو ببر اینو اونو ببر اونور... بعد حاضر نیست یه ساعت بچم رو بگیره پیسش

اوایل ازدواج به خواهر شوهرم گفتم سر نکن تو کابینتام  اون موقع مجرد بود رفت به مامانش گفت مامانش ...

وااای چه بی ادب خب زشته ادم شاید ی چیزی داشته باشه نخاد کسی ببینه حریم شخصیه مال منم اوایل همینطور بودن رو ندادم بهشون دیگ نمیان خونم بهتر واسم حوصلشون ندارم نه خیر میخام نه شر 

خدایامرسی بابت همه چیز😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

هک شده

ninimay | 17 ثانیه پیش
2791
2779
2792