2777
2789
عنوان

بیایی از کسایی که مسخره می‌کردن موردی رو و سرشون اومده بگیم

| مشاهده متن کامل بحث + 33545 بازدید | 622 پست
دور از جونت سرطان نداشتی که 

همونو بگو خيلي ناراحت ميشدم هردفعه ميگفت ولي خودم خداروشکر خداروشکر تاحالا کسي رو مسخره نکردم که سرم بياد واقعا خداروشکرميکنم که اينجوري نيستم از هيچيم بدم نميومد همش ميگفتم هرچي خدا بخواد که بهترينارو خواست برام ممنونشم

من خيلي سختي کشيدم اسمم بايد تو کتاب گينس ثبت شه بنام کوچکترين دختر قوي هنوزم مشکلات، و سختي زندگي دنبالم هستن برام دعاکنيد قويترشم هيچوقت نگيد خدايا مشکل بزرگي دارم بلکه به مشکلات بگيد خداي بزرگي دارم من بهش ايمان دارم ميدونم که ميدونه اميدزندگيمه خدايااااا هميشه دستمو گرفتي مبدا روزي ول کني عااااشقتم يه جوره خاص اونجوري که تودلت ميخواست  

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من از بچگی به اسم پسر عموم بودم تا اینکه بزرگ شدیم و یه جورایی زن عمو م به همه گفته بود نمیخوام دخترجاریمو بگیرم محمد خوشش نمیاد زشته و.....بعدش گفت محمد یه زن میخواد هنرمند باشه ،سفیدباشه ،لاغرباشه،قدبلندباشه ،سنش کم باشه(من یه هفته فاصله سنی داشتم باهاش)و.....

عروسی که گیرشون اومد چاق ،سبزه ،قدش معمولی،سنش اینطورکه بقیه میگفتن بزرگترازپسرعمو م بود ومشخص بود که بزرگه.

بعدازعقدشون هم کلی فخرفروشی کردن وهمش خانواده شوهرمو مسخره میکردنن‌ پُز عروسشون میدادن!!!!!الان بعدازچهارسال وقتی عروسش بچه دارشد وبدنیا امد (چون ایران نیستم زیاد اطلاعات ندارم )اختلاف ها وبحث هاشروع شد ازاینکه من نمخوام طبقه بالای بابات باشم!!!!البته این بهونه بوده چندین بارقهرکرده رفته خونه باباش واز۵تا خواهرشوهراش بجز کوچیکه شکایت کرده بود و دادگاه به تک تک شون نامه فرستاد!!!گفته بود تو زندگیم دخالت میکنن !!!!بعدشم تهمت زده بود که مادرشوهرم وفلان خواهرشوهرام منو تو خونه وحیاط کتک زدن ومنو انداختن تو کوچه!!!!!!!!کلا هیچ ابرو وحیثتی براشون نمونده والان یکساله که درگیر دادگاه وطلاقشون هستن حتی پسرعموم دنبال بابامم رفته که عمو میشه بیای شهادت بدی که مثلا جهاز رو ما خریدیم مسئولیت ما به گردن گرفته بودیم 😥.

زن عموم ودختراش هم الان مامانم میگه خیلی شرمنده هستن همه مسخره شون میکنن میگن هروقت منو میبینن همش احوال ترومیپرسن قبلا عین خیالشون نبود.

خدایی اولش گفتم حقشون بوده ولی الان خیلی دلم به حال پسرعموم میسوزه ازبابت اینکه تک پسر بود و هم صاحب فرزند شد بچش هم نمیدونم یکسالشه یا نزدیک دوسال والان اول جوانی پیر شد بنظرم تاوان حرفهای مادرش اون داد.

😍من میتونم یه زن موفق باشم 😍
یکی بهم گفت نماز نمی‌خونه من فقط از ذهنم گذشت مگه میشه بی نماز بود؟؟؟؟؟؟؟؟ بعدش سریع گذشتم و گفتم به ...

مو به تنم سیخ شد ... چه اشتباها که نکردم   

بالاخره جمع سه نفره ما، چهارنفره شد... نورای عزیزم بدنیا اومد😍 لئا و نورا فرشته های زندگیم💚👸👱‍♀️.... اپدیت جدید امضام ما پنج نفره شدیم و یه گل پسر به جمعمون اضافه شده... درهرصورت همگیشون فرشته های زندگی منن ، خدایا پشت و پناه تمام بچه ها باش💋

یک مادرشوهر اونقدر دخالت تو زندگی پسرش کرد و پسرس رو علیه عروسش تهییج کرد که پسره زن تازه عروس باردارش رو باتهمت و.... از خونه انداخت بیرون 


دقیقا یکسال بعد شوهرش ،خودش رو نصفه شب بدون کیف و موبایل و کفش از خونه انداخت بیرون 


همین زن تو جلسه خواستگاری گفت  اگر مادر شوهر بدی باشم خدا داغ عروس رو به دلم بزاره تک 

پسرش دوبار ازدواج کرد و هر دو عروسیش رو مادرشوهره فراری داد و کلا زندگی  پسرش رو با بی آبرویی بهم زد و داغون کرده

بهار هم كه نباشد....،. من به مهرباني تو از شكوفه لبريزم🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌺🌺🌺 بهار جونم 😊😘

خانواده بابام کلی پشت سر منو مادرم حرف زدن بعد جدایی مادرم به طوری که تو محل زندگی خودمونم ازمون بد گفتن و تهمت زدن الان بچه های خودشون به همون تهمتایی که به ما زدن دچار شدن من هیچوقت نفرین نکردم کسیو اما اینو باور دارم  که از هر دست بدی از همون دست پس میگیری 

📿💜👪                                                     خدواندی هست مهربون تر از تصور😍💛💜💚💙💟❤                                                                

یبار یه بنده خدایی رو بابت داشتت رابطه عاشقانه با دو نفر همزمان مسخره کردم

یعنی به ماه نکشید

خودم بین دو نفر بودم که هر دوشونو یه اندازه میخواستم😥

توکلت علی الله.... تا همه امیدم به توست،مرا از خطرات چه باک!
یکی بهم گفت نماز نمی‌خونه من فقط از ذهنم گذشت مگه میشه بی نماز بود؟؟؟؟؟؟؟؟ بعدش سریع گذشتم و گفتم به ...

وای منم همین مشکلو دارم میخوام نماز بخونم ولی نمیتونم یادمم نمیاد به کسی چیزی گفته باشم

واقعا؟ فکر میکردم دایی شوهر محرمه البته مادرشوهرم میگفت 

اگر مهم باشه برا کسی محرم و نامحرم .فقط پدر شوهر محرمه .دایی عمو پدر برادر 

🇮🇷خوشا تماشای صبح فردا.خوشا بهارت شکوفه زارا.خوشا هر آنکس که دوست دارد .نفس کشیدن در این هوا را.خوشا سرودن به لحن باران.زعشق گفتن به گوش یاران.خوشا تبسم خوشا ترنم.به سایه سارت جان ایران.تو نام عشقی سلام عشقی.برای این دل تمام‌عشقی.تو دل ستانی تو دل نشینی.تو آسمانی ترین زمینی.خوشا ز نام و نشان گذشتن.به عشق تو از جهان گذشتن.یلان از هفت خوان گذشتن.به سان آرش زجان گذشتن.جان ایران جانان ایران🇮🇷

والا یه سال عید من دایی کوچیک همسرمو بوسیدم و تبریک گفتم ، دیدم بعضیا قرمز شدن ..اومدم بزرگه رو ببوس ...

منم تاحالا چندین بار اومدم با برادرشوهرم دس بدم . یوهو  وسطاش یادم افتاده نامحرمه .  اخه برادر شوهرم دقیق عین داداشم میمونه .خیلی باهم خوبیم 

خونه مادرشوهر من آنتن دهی موبایل نداره باید بری جلوی پنجره حرف بزنی من اونقد مسخره میکردم که چطور مورد به این مهمی رو چک نکردین! دوهفته س اومدم خونه جدید آنتن دهی ش افتضاحه  دو سه بار خونه رو دیدیما... ولی از اونجایی که باید سرم میومد کلا این موضوع از مغزم پاک شده بود خخخ 

 لطفا این تاپیک رو‌مطالعه بفرمایید:من برای اقدام آماده ام یعنی چه؟
😂😂😂😂 چه واس خودشم  تز میداده . دایی محرمه عمو نیس . 😂😂😂 مردم از خنده 😆😆😂😂

اره میگفت داداش من محرمه چون با من از یه مادر شیر خورده ولی داداش اصغر محرم نیست. البته ناگفته نماند اصغر خودش میگفت منم نامحرمم روسری سر کن .زن و شوهر خیلی فتواهای متفاوتی داشتن.

خوبی کردن به بعضیا مثل آب دادن به گل مصنوعیه. خیلی خودتو خسته نکن رگ و ریشه ندارن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792