دیروز خبرشو بهمون دادن ۱۲ ساله پیش یه دعوا راه انداخت برای داداشم چاقو کشید دستشو زخمی بخیه خورد دو سه ماه عروسی کرده بودیم شب یلدا بود مادر و خواهر برادرام برای قهر امدن خونه ما بعد از دو سه روز به خواهرم اس داد که من از زندگی تون میرم و واقعا رفت چند وقت بعد اونم مادر طلاق غیابی گرفت و بعد از سالها فهمیدیم با زن برادرش رفتن و بعد ازدواج کردن بعد اون ماجرا شش سال بعد پیداش شد ولی همون موقع ام ما یه بار به دیدنش رفتیم بازم قطع رابطه شد تا اینکه دیروز خبر مرگشو دادن امروزم دفنش کردن خیلی غریبانه بود بیشتر ازین ناراحتم که اون دنیا چه جوابی میخواد بده
خدا بیامرزتش دوروز پیش مامانم برای بابام گریه میکرد منم برای بدبختی و بی کسی خودمون نمیدونم اخرین بار کی برای بابام از خدا طلب امرزش کردم خیلی اذیتمون کرد اخرم بخاطرش تنها و بدبخت موندیم هرچی الان تو زندگیم سختی میکشم نتیجه کارهای اونه
چه بد ادم غم عالم میاد تو دلش که من برای کدوم محبت نکرده بابام گریه کنم الان... برای کدوم خاطره یا ...
منم 😕 گاهی وقتا فک میکنم بهش میبینم هیچ حسی ندارم
فقط ممکنه شک زده شم وگرنه حسی یا اشکی نیس
https://abzarek.ir/service-p/msg/2327236🖤دیگر هیچوقت من تو را ندارم اما ، تو را تا ابد دوست خواهم داشت ________در سرم جنگ های زیادیست که تنها کشته اش منم 💔🥀 یک شرقیِ غمگین ... https://abzarek.ir/service-p/msg/2320420