سلام امشب خونه مادربزرگش اینا دعوت بودیم مادرشوهرم رفت تو اشپزخونه ک تو حیاطه شوهرمو مادربزرگش اومدن گفتن بیا سرده گفتم پس مامانم چی میخوام پیش مامانم باشم کاریم نکردما نذاش ظرف بشورم پدرشوهرمم اومد مادرشوهرم گف بخواطر من وایساده
بعد خوب شده دیگ سرسنگین نیس باهامون
دارم سعی میکنم با سیاست رفتار کنم