مادرشوهرم اومد جلسه اول پسندید جلسه دوم پسرگلش رو اورد اونم پسندید دیگ همه کارهارو ب پسرش سپرد
اون جلسات خواستگاری اصلا مثل این خانوما ک ریز میشن رو دختره و هی نگاش میکنن سوال پیچش میکنن نبود اماااا الااان خیلی نگا میکنه ب لباسی ک میپوشم رفتارممم خیلی تیزع خونشون با پیامک اگ بخوام حرفی بزنم ک نشنون ب شوهرم میگم چون میدونم ی اشاره کنم تا تهشو فهمیدع
یادم رفت اینو بگم ک نشسته بودیم شب انگار ی سناریو چیده باشن با دخترش ک ۱۲سالشه
گف شما از چ شخصیتی خوشت میاد من همکلاسیم یروز عصبیه یروز خوبه بعد مادرش گف با اینجور ادما دوس نباش خیلی بده تعادل ندارن
اون چند روز ک خونشون بودم سر هر بحثی میگف کسایی ک تعادل ندارن چقد بدن حرفش بمن بود داش غیر مستقیم میگف .
خونشون ۳ طبقه کوچیکه
منو میبره شوهرم خونشون تعطیلی باشه ۲ ۳ روز اونجام ماهم شب میریم طبقه دوم
امشب هم میخواد منو ببره مادرش گفته از شام بیایدهنوز هم ازش میپرسم بعد ۲۰ روز میگ دیگ خوب شده کم کم بادش خوابیده
من اینارو گفتم فضارو ببینید
من باید چجور رفتاری داشته باشم با این خانوم
شوهرتون چند سالشه؟
یچیزی بهتون بگم همیشه به یادداشته باشین
احترام خانواده شوهرتونو خیلی داشته باش اما هیچوقت باهشون صمیمی نشو حرف های خیلی ساده بزن بیشتر بزار اونا حرف بزنن
هیچوقت هم جلو خانواده شوهرت با همسرت دعوا یا بحث نکن چون اینطوری راه دخالت رو باز میکنی
۷ ماهه
عزیزم نه میخواد خیلی بهش بچسبی و قربون صدقه اش بری نه اینکه بی محلی کنی، هر چقدرم که شما بگی من حواسم نبود ولی مادرشوهر دوست داره عروس اش تو دیگران به اون توجه کنه،متعادل باش
بنظرتون امشب میخوام برم خوتشون دوتا شاخه گل بگیرم؟
اسم کاربریت شماره اته؟
عزیزم مادر شوهرا خیلی توی جمع حساس هستن
هیچوقت توی جمع کم محلی نکن بیشتر بهش بچسب😆
گلم حق داشته ناراحت بشه شمام جوونی و این رفتارا طبیعیه کم کم همو بهتر میشناسین و حساسیتا کم میشه
نه خیلیییییی قربون صدقه برو و بادشون کن که دیگه روزی دستتم بهشون نرسه نه سرد برخورد کن
الان عقدی زیاد چشم تو چشمی بعدها میخوای هفته ای یک بار بری چند ساعت همه چی تعدیل میشه
اینطورم که من متوجه شدم خانوم خوبیه
نظرم اینه با خانوادش با احترام باش خیلی صمیمی نشو سردم نباش و جلوشون با همسرت عالی باش و مدام قربون صدقه برو
از من به تو نصیحت هیچ زمانی هیچ زمانی نزار از اختلافتون خبردار بشن من 10 ساله عروسشونم تا الان یک بار متوجه اختلافمون نشدن اگرم بحثی پیش بیاد اونجا باشیم یا خونمون باشن انقدر با هم خوبیم که نمیفهمن به همسرمم همون اول گفتم گناه دارن غصه ما و زندگیمونو بخورن خودشون به اندازه کافی دارن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
