اصلا از دست دادنم براش مهم نیست ...دوقلو ها رو نگه داری میکنم با این سن و جثه ی ظریفم بدون کمکی ازم تشکر نمیکنه و یه جورایی میگه وظیفته ..با اینکه من اصلا دوست نداشتم بچه دار بشم ...
خیلی وقته پیش هم نمیخوابیم ..وقتی نیاز جنسی داشته باشه میاد سمتم فقط ..کارشو میکنه و میره ..
نمیدونم حس خوبی ندارم ..طلاقم نمیتونم بگیدم چون کسی پشتم نیست ..از طرفی هم دلم برای بچه هام میسوزه ..نمیخوام با نامادری یا ناپدری بزگ بشن