خانما من ۲۰رور باشوهرم حرف نزدم..به خاطر اینکه چن شب بابوی مشروب برگشته خونه
..بعدش زننگیده به خاتوادم که من باهاش حدف نمیزنم.منم گفتم نمیکشم دیگه چقد تحمل میخدام جدا شم.بچه هم دارم..مشکلات دیگه هم داشتیم .که دیگه این مورد زدم کرد واقها..اونم گفته نمیخوامت چون این حرف زدی..گتم تلاش میکردی واسه راصی کردنم ن اینجوری ..