سلام..بچه ها من چند روز دیگه قراره که عقد کنم البته محضری..مشکلم با مامانمه.روانما ریخته به هم..البته همش همینجور بوده..تو تمام عمرم..سر هر چی که می خوایم بخریم هی نه میاره میگه نمی خواد..مثلا سر حلقه چون الان طلا گرون شده ماگفتیم که نقره بخریم.حالا میگه نمی خواد نقره بخری..قبلنا که با نامزدم دوست بودیم یه سرویس نقره واسم خریده بود میگه انگشتر اونا بردار به جا حلقه دیگه نمی خواد بخری..نه فقط سر این یه موردا....سر همه چی...اصلا من دیگه هیچ انگیزه ای ندارم..منم لج کردم گفتم من اصلا هیچی نمی خوام...یعنی واقعا هم دیگه نمی خوام..دیگه اصلا روح و روانم نمیکشه که سر هر موضوعی وایستم بحث کنم..واقعا دیگه نمی خوام..حالا بچه ها بنظرتون زشته اگه هیچ چی نخرم؟؟آخه کسی هم نمیبرم محضر..نهایت مامان بابای خودم با مامان بابای اون
حلقه بخر...یک باره
رینگ ساده طلا بردار
عجیبه که مامانت گفته حلقه نخر
به نظر من بخر
خودت دوماد چی میگن
بزار شوهرت بخره نمیخوام یعنی چی...
مامانت میخواد از الان تو سری خور باشی؟
اه به بعضی مادرا
زیر بار زور نمیرم اصلا بحثم نمیکنم شاید به نظر بیاد حرفشونو قبول کردم ولی راه خودمو میرم
سلام.من کلا ارومم هر کی هرچی بگه انجام بدم اگر ناراحت بشم غر میزنم تو خودم میزنم ک اصلا خوب نیست.تا وقتی ک خیلی عصبی میشم ک دیگ سگ میشم کسی جرئت نمیکنه جلوم بیاد.طرفمم سرجاش میشونم
مثلا سر چادر خریدن میگه نمی خواد تو که نمی پوشی میندازیش اونجا
عزیزم اینروزا دیگه تکرار نمیشه نزار بهم بریزی شاد باش وهرکاری عشقت میکشه انجام بده اگه این کار نکنه یه عمر تو دلت میمونه
گوش نده بخر
سر مانتو خریدن میگه نمی خواد یه مانتو کرم داری همونا بپوش
مامان دودسته اند یه دسته اونایی که میخوان بگن دخترم مثله خودم ارومه وبیتوقع یه دستشون میگن هرچی خودم اروم بودم چی شد تو باید زور باشی
بنظر من ی حلقه ساده بگیر تا همیشه خاطرش باهات باشه بعدها نگی ای کاش خریده بودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
