همون دختره رو میگم که میخواست خواهر شوهرم بشه و آنقدر کرم ریخت و مشکل ایجادکرد دلمو شکوندتا من گفتم نه و امروز تو خیابون منو دیده میگه تو لیاقت برادرمو نداری
منم گفتم برو یک بالیاقتشو براش پیدا کن و البته یکی که بتونه تحملت کنه دلم برات میسوزه با این قلب سیاهت امیدوارم یک روزی بفهمی رفتارت چقدر زشته و رفتم
هرچی گفت وایسا واینستادم
دختره پروو