خيلي ناراحت ازدست همسرم خيلي
بعديكبار اي وي اف ناموفق اينبار باردارشدم كلي امپول وقرص نگم براتون دوسال اول ازدواج بخاطر ميكروادنوم هيپوفيز همسرم ومشكل بارداريش توتمام مراحل دكترش همراهيش كردم حتي وقت ام ار اي مغزش تو اتاق ام ار اي دستشوگرفته بودم كه نترسه خطر اشعه رو قبول كردم ولي اون قدر زحمتتامو نميدونه ازشانسمم بارداريم بدويارشدم نه هرچي هوس ميكنم رو تهيه ميكنه هم تولدمو كه مهر بود كاري نكرد نه بخاطر بارداريم دلموشادنكرد دريغ ازيه دسته گل ....خيلي دلم شكسته