سلام . من ۲۲ سالمه ۷ ماهه عروسی کردم ۱۴ ماه هم نامزد بودم شوهرم ۲۵ سالشه و من الان ۶ماهه باردارم شوهرم شدید وابستگی داره به خانوادش و این باعث میشه من به مرور از خانوادش دلسرد بشم هر جا میریم مادرش میاد .خونمون طبقه بالای خونه مادر شوهرم هستش خودش شوهر داره ولی دست و پا گیر منه همیشه . هرچی میخورم تو خونه شوهرم اصرار داره برای اونا هم ببره درسته خانوادشن ولی هر چیز حد و حدود خودشو داره شوهرش میره سالن ورزشی شوهر من هرجا باشه خودشو میرسونه که اون تنها نمونه فقط حرف خانوادشو میزنه دلسوزی اونا رو میکنه خسته ام کرده انگار بچه دوساله است وابستگی حدی داره. بابای شوهرم میره گردش با دوستاش بعد مادرش باید همراه من بیاد منم صبرم تموم شده از این بچه بازیاش فقط طلاق به سرم میزنه کمکم کنید تو رو خدا باید تغییر کنه اینجوری نمیتونم بسازم باهاش حتی پول تو جیبی بردارشو میده با این گه برادرش پول داره تو سربازی براش ماهانه میریزن یا برا خواهرش خرج کنه هرچقدر باشه زبون نداره پولشو پس بگیره حتی خیلی وقتا حساب کتابشم از من قایم میکنه این موردم بگم که کاملا به مشاور رفتن مخالفه در هیچ صورت هم قبول نمیکنه
همسر شما وخدتون خيلي خيلي كم سنيد و براي ازدواج زود بوده براتون اين رفتارا طبيعيه تو سن شما زمان بگذره درست ميشه
اول زندگی همینه کم کم درست میشه
توی ۱۴ مااااه نامزدی پس چیکار میکردی که نفهمیدی شدت وابستگیشو؟ تا رفتی تو خونشم که حامله شدی😶
چه بد چرا زنش دادن خو
عزیزم یکم صبر میکردی اخلاق شوهرتو بهتر بشناسی و وابستگیاشو کمتر میکردی بعد بچه دار میشدی.اینجوری با ورود بچه دخالتاشون چند برابر میشه
عزیزم سنش کمه بلوغ فکری تواین دوره دیرترازقبله برای همین پسرابابددیرترازدواج کنن بایدصبورباشی
تو بيشتر به خانوادت برس شايد متوجه شد و خودتم آروم شي
اولش واسه اغلب اینطوره...هفته ی اول عروسیمون گوشیم خراب میشه همسرم پا میشه میره گوشی تاچش رو میده مامانش چون گوشی مامانش قدیمی بود ..اونوقت هر دو مون بدون گوشی موندیم..😒😬😬😬
عزیزم بیخیال باش
رفته رفته بهتر میشه اخلاق شوهرت
فقط براش غیر مستقیم بگو که دلتنگش میشی بهش نیاز داری تا کنارت باشه،بگو بچه مون پس انداز لازمشه باید به فکر اینا باشیم
هیچوقت از خانواده ش بدگویی نکن
من همیشه میگم مردا بچه ننه هستن ..
ب نظر من شاید از دستو دل بازیشه ....من نمیدونم شوهر شما چطوره ولی شوهر منم دقیقا همینجوریه ولی برعکس خونه پدر شوهرم خونه پدر خودم طبقه پایینمونه ...هر چی درست کنم اول میفرسته ی مقدار پایین یا خرید میکنه ی مقدار پایین میده ...دقیقا مث شما ک میگین هزینه برادرش میکنه وقتی برادر کوچیکم نیاز داره و شوهرم میدونخ هزینش میکنه ....وقتی میبینمش اینجوریه میگم خو هر چی خرج خانواده خودشم بکنه مهم نیست چون عادتش اینه و ادمی ک دستو دل بازه مطمعن باش خدا همیشه ی لطف دیگه ای بهش داره..
درس میشه مطمین باش.یکم زمان میبره.شوهرمنم دقیقا مثله شما بود ماهم طبقه بالایه مادرشوهرمیم .اوایل کلی منتظرمیموندم ازسرکاربیاد وقتی میومد دو دیقه نشسته پامیشد میرف پیش مامانش سرمیزد.هرچی میخاستیم بخریم زنگ میزد ک فلان چیز خوبه؟؟من اصن حساسیت نشون نمیدادم الان ک دوسال میگذره 180 درجه تغییر کرده فقط نگا میکنه ببینه من چی میگم.فقط زمان
